Saturday, March 8, 2014

اشغال، كرزی و شیعه

نویسنده: احمد فارسی از کابل
اشغالگران و همکارانشان مانند کرزی و دارودسته اش غیر از بدبختی و فلاکت چیزی برای ملت بیچارۀ افغانستان به ارمغان نیاورده اند.
جنایتکاران صلیبی بعد از حمله به افغانستان انسانهای کثیفی مانند خود را به طرق مختلف بر ملت مظلوم ما حاکم کردند و  پلیدی های بیشماری را به ارمغان آوردند...
بیایید  این حقیقت را بنگریم.
کابل پایتخت افغانستان است، کشوری که متشکل از اکثریت سنی است بلکه مناطقی اند در افغانستان که اصلا نمیتوانی اثري از تشيع بیابی.
شیعیان در مسیر تاریخ افغانستان اقلیتی اند که نقش بارزی را در تاریخ این کشور نداشته اند نقشی که بتوانند به آن افتخار کنند البته افتخاری که مبنی بر واقعیتهای تاریخی است نه افتخاری که مبنی بر تزویر و دروغ است!!
آنچه در تاریخ ثابت است این است که شیعیان تنها در سایه اشغال کفار و نوکری بیگانه میتوانند قامت بیافرازند واین واقعیت تاریخی است که نمی توان از آن انکار کرد.
هنگامی که روسها چند صباحی را در افغانستان سپری کردند خواستند در ساختار سیاسی کشور انقلابی را بیاورند سلطان علی کشتمند که از جناح پرچم مارکسیستی بود شیعه ی بود که مدت مدیدی را در پست نخست وزیری گذرانید وی با اینکه در ظاهر یک کمونیست بود اما انتسابش به مذهب باطل شیعه، وی را واداشت که بر اهل مذهبش تکیه کند. ودر روزهای محرم در پهلوی آیت .. توکلی در تکیه خانه ها شرفیاب گردد.
شیعیان در روز های محرم به جاده های میریختند و شعار های عجیبی سرمی دادند البته هدف از این شعار ها این بود که این اقلیت مذهبی می خواست که ثابت کند که آهسته آهسته از مغاره ها بیرون می آیند و عقاید منافی با اسلام را علنی میسازند.
حکایت می کنند که در زمان رژیم شاهی در افغانستان در تکایا فریاد می کشیدند که (ای حسین چون زورت نرسید چرا دوتا نکردی) و دوتا کلمه ایست که معنایش گریز وفرار است. که بدون شک دشنام مستقیم به حسین رضی الله عنه است.
هنگامی که خمینی مرد، شیعیان در جاده های کابل ریختند و شعار میدادند که (چه شیعه چه سنی رهبر فقط خمینی) و این شعار را وقتی میدادند که نجیب الله حاکم کمونیستی کابل بود!!
اما اشغال امریکایی میدان فعالیت این فرقه را گسترده ساخت بلکه علنا برای نخستین بار نکاح موقت یا متعه را علنی ساختند، سب و دشنام صحابه رضی الله عنهم با اینکه در قبل از این نیز در روز های مشخص معمول بود، اما بعد از اشغال امریکایی این دایره نیز عریض و پهن گردید. اگر دیروز دشنام در ابوسفیان و معاویه رضی الله عنهما محصور بود امروز صحابه دیگری را نیز فراگرفته است بطور مثال در سایت محسنی که وی را مجتهد میگویند وبرخی ساده لوحان منسوب به اهل سنت وی را انسان معتدل گمان میکنند به صراحت نوشته بود "که فاطمه را، عمر به شهادت رسانید"!!
خبیثی دیگری عمرو بن العاص رضی الله عنه را به ماکیاول تشبیه می کنند العیاذ بالله.
کرزی این دلقک استعمار که ماهانه از تهران مبالغ هنگفتی می ستاند تا بتواند یک قبله دیگری نیز در قبله هایش اضافه کند نیز خدمات بی شایبه ای را به این فرقه انجام میدهد محسنی در سفرش به ایران چنان کرزی را می ستاید که گویی امام معصومی باشد!!  بلکه ایت... سید محمد شیرازی که میزبان محسنی بود نیز وی را ستود که بنده را واداشت که در مقاله بنویسم که شاید روزی بیاید و این آیات.... کرزی را به امام مسمی بسازند و فصلی را در (بحار الانوار) مجلسی بیافزایند که "باب ما ورد فی مناقب الامام کرزی وما ورد فی ثناء الأئمة عليه" البته شايد برخي خوانندگان تعجب کنند اما این موضوعی نیست که ما را متحیر بسازد بحارالانوار حاوی مطالبی است که شاید در خرافات و خزعبلات کتابی در بشریت مانند ونظیر این کتاب نوشته نشده باشد.
با حقایق فوق میتوان به خوبی دانست که اگر زائر شهر کابل در ماه محرم وارد این شهر گردد شاید گمان کند که به شهری از شهرهای ایران وارد شده است. اشغال وکرزی و شیعه عناصری که در قالبی، ترکیب عجیبی را تولید کرده اند که به جز شخصی مانند مجلسی کسی دیگری نمی تواند اسم مناسبی را برای این ترکیب اختیار نماید!!

No comments: