Thursday, May 30, 2013

کرزی ریس جمهور و یا جاسوس؟

aslam salimمردم درچند روز اخیر شاهد مدوجذرهایی درسیاست بازی ونیرنگ گروهک مزدور بحران ساز داخل ارگ کرزی است. دوسال واندی بیشتر بعد از افشای واریزشدن بسته هایی یورو به دفتر ریس جمهور کرزی ازجانب ایران برای چند روز محدود رسانه ها وشماری از سازمانها وجامه مدنی مسله رادر رسانه ها مطرح کردندودرمجلس نمایندگان هم روی این مسله بحث آنقدرجدی وقابل باز خواست که چرا وچگونه می تواند ریس جمهور یک کشور بصورت غیر علنی از کشور همسایه اش مقدار معینی یورو ماهانه دریافت می کند؟ ونفس گرفتن این مقدار یورو هرچه باشدقابل باز خواست بود ولی این مسله بسیار ضعیف در مجلس نمایندگان مطرح شد واز کنارآن به سادگی گذشتند وکرزی هم دریک مصاحبه اش درهمان زمان گفت که بلی کشور برادر وهمسایه ما ایران برای مصارف دفتر ریاست جمهوری ماهانه یک مقدار یورو کمک می کند وما این کمک را ماهانه دریافت می کنیم واین مسله دقیق ومطابق به اصول وقوانین پیگیری نشد وبه اصطلاح بالای مرداری خاک انداخته شد در حالیکه باید از کرزی و این گروه مزدور پرسیده می شد ایران چگونه حاضر می شود که این نقدینه را بصورت مخفی وغیر رسمی به دفتر کرزی بپردازد؟ درحالیکه دشمن درجه کشور ایران همین اکنون یکصدوسی هزار نیروی نظامی درداخل این کشور پیاده نموده وامنیت شخص کرزی توسط امریکایی ها تامین می شودوآیا این گرفتن نقدینه حساب وکتابی دارد؟ درمقابل این مقدار ایران از ریس جمهور کرزی چه می خواهد  ؟  این مسله مسکوت گذاشته شد کسی پیگیری نکرد مجلس نمایندگان وتعداد معین از به اصطلاح نمایندگان مردم درمجلس هم مصروف خرید وفروش رای ودکانداری به این وزیر خاین وآن وزیر خاین زیر سایه همین ریس جمهور فساد گسترو خاین ملی بودند و هستند.
کرزی فکرنمی کرد که به این زودی راز هایی پس پرده جاسوسی افشا شود وچلوصافش از آب بدر اید ونقاب برافتد وچهره اصلیش نمایان گردد واین مسایل خلاف میلش شکل بگیرد، کرزی که خودش فریاد می زد که در اشاعه فساد خارجی ها دست دارند اکنون با افشا روزنامه نیویارک تایمز و اندی بعدتر روزنامه گاردین که سازمان های جاسوسی امریکا وانگلیس ده ها ملیون دالر را ماهانه بصورت غیر رسمی وغیر علنی نقد به کرزی می پردازند واین پروسه طی همین یازده سال گذشته دوامدار ادامه داشته است، دربرابر یک افشاگری بی سابقه وآنی قرارگرفت ودرپی بازی هایی جدید ونیرنگ برای مغشوش ساختن ذهنیت مردم برآمد تا باشد اذهان عامه را درجهت واستقامت دیگر سمت دهد و مردم درمورد جاسوسی کرزی دربرابر دالروپوند او را مورد بارپرس قرارندهند.
تاریخ گواه است که این تنها کرزی نیست باگرفتن دالر، پوند، یورو وکلدار منافع این مردم واین کشور را برای کشورهای مختلف به حراج گذاشته این امر برای سردمداران قبیلوی به یک عادت مبدل شده وکارنامه هایی سیاه امیر خاین دوست محمد، امیر عبدالرحمن، امیر حبیب الله به همین سلسله میراثداران شان با امتیار گرفتن حاکمیت بالای این سرزمین به دستور همین کشور ها کله منارها ساختند وخون هزاران انسان آزادی خواه را ریختند و تعدادی هم در زندان ها پوسیدند، تاریخ این جغرافیا شاهد بازی هایی بسیاری از این گونه بوده منتها تفاوت آن زمان وزمان کنونی درین است که راز های پشت پرده ومعاملات خاینانه سردمداران وهیچ رازی برای مدت زمان طولانی سر به مهر وپوشیده باقی نمی ماند واین معاملات بسیار زود افشاومردم به یک چشم بهم زدن درهمه جهان باخبر می شوند،    مردم باید کار نامه هایی ننگین وسیاه این خایینین تاریخی منافع ملی استقلال وآزادی کشور مارا فراموش نکنند اگرمردم تاریخ واقعی شانرا ندانند واز گذشته هایی تاریک وروشن کشور خود آگاهی نداشته باشنداگر تاریخ تکرار نشود ولی حوادث مشابه تاریخی تکرار خواهد شد که ماشاهد تاریخ حداقل هشتادوسه سال اخیر کشور خویش هستیم تکرار جنایات هولناک توسط یک گروه ودرهمان مناطقی که هشتادوسه سال قبل صورت گرفته بود آنروز ها وسالها هم همین لاشخوران تاریخی استعماری وپول تفنگ شان بود که بر سر صاحبان اصلی این سرزمین چه ظلم ها که نرفت وامروز تنها چهره افراد وشیوه هایی صدور جنایات تغیر کرده است .
سردمداران قبیلوی برای دوام حاکمیت ننگین شان دست به هر عمل خفت باردور از عزت وشرافت می زنند، امروز کرزی نیز با استفاده از تجارب نیاکانش یکبار دیگر علنی ومخفی بفروش آبرو وعزت مردم این سرزمین دست می یازد وآزادی واستقلال این کشور را در معاملات پنهانی باسازمان هایی جاسوسی قربانی امیال غیر انسانی خود می کند.این گروه مزدور بر سر اقتدار با هیچکسی ونیرویی به جز مردم اصیل این سرزمین دشمنی ندارند اینها دشمنان اصلی عزت وآبروی مردم ما هستند اینها آمده اند که مانند اسلاف شان بدزدند وبفروشند وببرندوبروند.
مردم ما شاهد هیاهوی تبلیغاتی علیه امریکا و کشور هایی غربی در اشاعه فساد از جانب همین گروه مزدور بودند این درحالیست که ماهانه دهها ملیون دالر وپوند را کرزی برای اشاعه فساد وملوث کردن ادارات ومامورین حکومتی وقوه قضاییه ومقننه، تعدادی ازسیاست مداران مزد بگیر  ومزدور از همین امریکایی ها برای تحقق برنامه هایی غیر قانونی ومخالف منافع مردم ما اخذ وبا توزیع این دالر وپوند   عامل اساسی گسترش فساد خود کرزی وگروه نابکار واطرافیان بسیا ر نزدیک او گردیده است .
درمدت این یازده سال به صدها ملیون دالر و پوند نقد به کرزی پرداخته شده ودرمورد مصرف این نقدینه های دهها ملیونی ماهانه به جز کرزی وشاید یکی دونفراز اعضای فامیل ونزدیکانش کسی دیگری چیزی نداند.
ولی حالا بادرنظرداشت این همه دالر وپوند بی حساب که کرزی  از سازمان های جاسوسی امریکا وانگلیس وایران وشاید هم کشور هایی دیگری که درآینده افشا گردد گرفته است ، همانطوریکه نیوریاک تایمز چند سال گذشته درمورد یکی از مشخصه های برجسته کرزی در تفرقه افگنی دربین نیروهایی رقیب ومردم افشاکرده بودبه احتمال قوی که از این نقدینه های دالروپوند سازمان هایی جاسوسی درجهت ایجاد افتراق دربین نیروهایی سیاسی مخالف خویش بخصوص نیروهایی بازمانده از مقاومت برضد طالبان وپاکستان خریداری وتطمیح شخصیت هایی ازاین نیرو ها وازمیان برداشتن وترورشخصیت هایی کلیدی مربوط به نیروهای مقاومت ضد طالبان وپاکستان و شاید هم حتی برای خریداری خود مردار هایی پاکستانی از نیروهایی وابسته به پاکستان برای از میان برداشتن شخصیت هایی مقاومت بر ضد طالبان وپاکستان استفاده صورت نموده باشد.
جای شک نیست که درجریان دوانتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی تعداد زیادی از شخصیت هایی مختلف توسط همین دالر ها وپوند هایی سازمان هایی جاسوسی خریداری ویا تطمیح نشده باشند.
درجریان کار دو دور مجلس نمایندگان این مسله شایع بوده واست که در مواقع حساس بالای تصمیگری های سرنوشت ساز ملی وحکومتی وقوانین، توزیع دالر وخریداری نمایندگان مجلس رابرای ابراز مخالفت ویا ابرازموافقت مبنی بر خواسته هایی ریس جمهورویا دادن رای اعتماد به وزرا و استیضاح وزراصورت میگرفته وامروز این شایعات وحدس وگمان ها به حقیقت انکار ناپذیر مبدل شده است که همه کار هایی ناثواب توسط ریس جمهور به کمک همین دالر ها وپوند ها صورت گرفته است.تغیر موضع یک شبه نمایندگان مجلس درموارد مختلف به نفع ومطابق خواسته هایی تیم حاکم ناشی از همین وتحت تاثیر همین توزیع پول هایی سازمان هایی استخباراتی امریکا وانگلیس و خریداری نمایندگان مجلس بوده است.
درین هیچ جای شک نیست که کرزی با این همه طالب پروری وپاکستانی پروری از دالر ها وپوند ها درجهت تقویت طالبان به نفع گروه مزدور معین استفاده نبرده باشدبرای اینکه هیچ نشانه مبنی برمصرف این دالرها وپوندها درجهت تقویت امنیت وصلح وآرامش مردم ما استفاده شده باشد وجود ندارد زیرا بد امنی و گسترش حوزه ها وساحه فعالیت تروریست ها، کشتار ها وعملیات هایی تروریستی وخودمرداری ها درین مدت زمان روز گار مردم را تیره وتار ساخته ناشی از همین طالب پروری وپاکستانی پروری کرزی و گروه حاکم در داخل وخارج ارگ است.
امروززمان آن فراه رسیده که همه نیروهایی سیاسی مخالف طالبانی سازی وپاکستانی سازی حاکمیت درکشورمسله فروش آبرو وعزت مردم راتوسط کرزی به سازمان هایی استخباراتی امریکا وانگلیس پیگیری نمایند واز طریق نمایندگانی که توسط این دالر ها وپوند ها درمجلس آلوده نشده وزبان شان ووجدان شان را نفروخته اند درمجلس نمایندگان قضیه  به محاکمه کشانیدن کرزی که اوریس جمهور است ویا جاسوس؟ را مطرح و به بررسی بگیرند. درین آزمون چهره واقعی نمایندگان پاک و باوجدان وآنانیکه به خاطر بدست آوردن دالروپوند خود ومنافع ملی مردم وکشورشان را به کرزی وگروه خاینش فروخته اند نیز افشا می شوند.
درشرایط کنونی نقش برازنده نیروهایی مخالف کرزی درافشای هر چه بیشتر این قضیه وتوطه که توسط کرزی علیه مردم ما سازماندهی می شود به مردم آگاهی دهند تا در دام گسترده شده توسط کرزی وگروه مزدورش گیر نمانند =.
این دام همانا تحریک احساسات مردم برای مقابله باپاکستانی ها درست بعد از افشای راز فروش عزت مردم ما به  استخبارات امریکا وانگلیس است، امروز کرزی برای بقای خودش وحاکمیت با سر دادن شعار هایی بی بنیاد آنچه را درمدت یازده سال به نفع پاکستان ونیروهایی نیابتی این کشور طالبان نموده پوشانده نمی تواند طالبان یعنی سربازان بدون یونیفورم پاکستانی برادران کرزی هستند، فراموش نباید کرد که این کرزی بود که می گفت اگر پاکستان با هند وامریکا درگیر شود او درکنار پاکستانی ها می ایستد واز پاکستان حمایت خواهد کرد واکنون باجنگ هایی زرگری می خواهد احساسات مردم ما را به خاطر پوشاندن جنایات نابخشودنی خود وگروه مزدورش تحریک نماید وذهن مردم را تخریش واز عملکرد نابخشودنی خودش مبنی برفروش خاک وآّبرو وعزت مردم ماطرفه رود، چنانچه درمراحل مختلف تاریخ این جغرافیا این سرمداران همیشه آزادی واستقلال کشور را قربانی حاکمیت خانواده وقبیله خود نموده واین مردم بوده که دربرابر اشغال گران و استعمار به پاخاسته از وجب وجب خاک این کشور دفاع نموده است.
نتیجه اینکه: کرزی می خواهد کوتاه آمدنش در اداره، عدم توانانی وضعف در اداره ورهبری کشور واشاعه فساد توسط شخص خودش، خانواده و همکاران نزدیکش، طالب پروری وپاکستان پروری خود وهمکارانش، فروش منافع ملی مردم وکشورما دربرابر منافع شخصی وخانوادگی وگروهی اش معاملات پشت پرده ضد منافع ملی باکشور های مختلف حتی باپاکستانی ها، را با دامن زدن جنگ هایی زرگری باپاکستان ومطرح کردن مسایل بسیار کهنه وبا شعار هایی میان تهی وبر انگیختن احساسات مردم بی خبر از معاملات خاینانه این گروه از این فضا به سود خود وخانواده وتحکیم حاکمیت قبیلوی خود استفاده نماید.مردم ما باید بیاد داشته باشد که کرزی، طالبان، گلبدین وپاکستانی ها در آخرین تحلیل متحدین هم سیاسی وهم نظامی خواهد بود، نیروهایی ضد طالبان وپاکستانی سازی حاکمیت درکشور باید راه شان را روشن کنند مردم انتظار برنامه ها وآمادگی هایی عملی نیروهای ضد طالبانی سازی حاکمیت هستند.

استخبارات بریتانیا هم به کرزی پول داده است!

karzi hands onface
پس از افشای سرازیر شدن پول‌های گزاف از سوی ادارۀ استخبارات امریکا به دفتر حامد کرزی، این‌بار از سرازیر شدنِ میلیون‌ها دالرِ دیگر توسط استخبارات انگلستان به رییس‌جمهور کرزی خبر داده می‌شود. 
به گزارش از روزنامه ماندگار، روز گذشته روزنامۀ گاردین گزارش داد که در ده سال گذشته، استخبارات بریتانیا پول‌های زیادی را به رییس‌جمهور کرزی به شکل پنهانی داده است. اما مقدارِ این پول کمتر از پولی بوده که استخبارات امریکا به حامد کرزی پرداخته است. 
استخبارات بریتانیا گفته است که این پول به‌هدف نشست کرزی با طالبان به مصرف رسیده است. 
روزنامۀ گاردین به عنوان شاهد از موردی نام برده است که یک دوکان‌دارِ فریب‌کارِ شهر کویتۀ پاکستان به عنوان یکی از رهبران طالبان با کرزی در ارگ ریاست‌جمهوری دیدار کرده و مقداری از آن پول‌ها را با خود برده است. 
افشای این‌گونه پول گرفتن‌های پنهانیِ آقای کرزی از استخبارات کشورهای امریکا و بریتانیا، نقشِ او را در روند فساد به گونۀ آشکاری نشان می‌دهد. 
دیروز آقای کرزی تأیید کرد که از پول‌هایی که توسط استخبارات امریکا به ارگ ریاست‌جمهوری فرستاده شده، در امور کاری استفاده کرده و هم‌چنان گفته بود که این پول‌ها به آدرس دفتر شورای امنیت کشور می‌رسیده است. 
اما داکتر اسپنتا مشاور امنیت ملی کشور ضمن رد این موضوع، گفته است که هیچ‌گاه از فرستادن چنین پولی به دفترش خبر نداشته است. 
عبدالحفیظ منصور عضو مجلس نماینده‌گان در این‌باره به روزنامۀ ماندگار گفت: «رییس‌جمهور به‌خاطر اخذ پول‌های غیر قانونی، قابل محاکمه است و باید به دادگاه کشانده شود.» 
او هم‌چنان گفت که کشورهایی که به گونۀ غیرمجاز به رییس‌جمهور پول داده‌اند، باید به مردم افغانستان و جهان پاسخ‌گو باشند. 
منصور گفت که افغانستان دارای قانون و نهادهای مشخص در هر زمینه است. هر کشوری که کمکی به افغانستان می‌کند، باید از مجراهای معلوم و قانونیِ آن وارد شود، نه از مجرای یک شخص آن‌هم به شکل پنهانی. 
این عضو مجلس نماینده‌گان گفت: افشای پول‌گیری‌های آقای کرزی از استخبارات امریکا و انگلستان و در گذشته از ایران، نشان می‌دهد که فساد در افغانستان در خود ارگ ریاست‌جمهوری و شخص کرزی متمرکز شده است. 
او خطاب به رییس‌جمهور گفت: «آیا رییس‌جمهور فکر کرده است؛ وقتی که خودش ده‌ها میلیون دالر را به شکل غیرقانونی از کشورهای مختلف گرفته، وزیران و وکیلانِ او چه‌‌طور لک‌ها دالر را از مجراهای مختلف به جیب نزنند؟!» 
منصور گفت: دیگر ثابت شده که آقای کرزی خودش بانی و آغازگرِ فساد در ارگ ریاست‌جمهوری‌ست. 
این نمایندۀ مجلس با تأکید گفت که مردم افغانستان شاهد باشند که بارها برادر آقای کرزی به فساد متهم شد، اما برگ از درخت نجنبید؛ اما این بار خودِ او به بزرگ‌ترین فساد مالی متهم شده است. 
منصور هم‌چنان گفت که پول گرفتن‌های پنهانی آقای کرزی، جریان‌های سیاسی و احزاب سیاسی را نیز تحریک خواهد کرد که به هر دری رفته و برای ادامۀ حیات سیاسی‌شان پول‌هایی را به شکل پنهانی به‌دست آورند. 
در همین حال، مجلس سنا روز گذشته از پرداخت پولِ سازمان اطلاعات امریکا (سی.آی.ای) به رییس‌جمهور کرزی، انتقاد کرد و از دادگاه عالی کشور خواست که این مسأله را مورد پیگرد قرار دهد. 
سید فرخ‌شاه جناب، منشی مجلس سنا، داد‌وگرفتِ پول‌های این‌چنینی را خلاف قانون اساسی خواند و گفت که همۀ این موارد باید از قبل برای مردم مشخص می‌شد. 
شماری از اعضای مشرانو جرگه در جلسۀ عمومی، از پرداخت پول سازمان استخباراتی امریکا به رییس‌جمهور کرزی، انتقاد کردند و از دادگاه عالی کشور خواستند که این موضوع را مورد پیگرد قرار دهد. 
علی اکبر جمشیدی، از سناتوران مشرانو جرگه گفت: «افغانستان قانون اساسی دارد و فرد اول کشور باید قانون را مراعات کند.» 
این سناتور می‌گوید که این‌گونه معامله‌ها، به حاکمیت ملی افغانستان صدمه می‌رساند. 
او هم‌چنان از محکمه و کمیسیون نظارت بر قانون اساسیِ کشور خواست که این قضیه را جدی و همه‌جانبه بررسی کنند
منبع سایت جاویدان. 

فروختن یک شهر افغانستان به پاکستان

فروختن یک شهر افغانستان به پاکستان
شماری از اعضای مجلس افغانستان  از فروخته شدن شهرستان " گوشته " در استان ننگرهار این کشور به پاکستان خبر می دهند.
به گزارش خبرگزاری آوا، عبدالطیف پدرام نماینده مردم استان بدخشان افغانستان با ا ذعان مطلب فوق، گفت: " پس از بررسی های به عمل آمده از شهرستان " گوشته" ، متوجه شدیم که این شهرستان  به پاکستان فروخته شده است."
این عضو مجلس که در نشست عمومی امروز(۱۴ اردیبهشت) در مجلس افغانستان صحبت می کرد، خاطر نشان کرد: "آنچه را که دولت افغانستان  در چند روز اخیر در رابطه با شهرستان "گوشته" تبلیغ کرده است، صحت ندارد ، چرا که این شهرستان  تحت کنترل پاکستانی ها می باشد و تمام تاسیسات نظامی این کشور در مناطقی از خاک افغانستان قرار دارد."
وی افزود" در شهرستان " گوشته"  شناسنامه های  پاکستانی به مردم توزیع شده و روزانه به مبلغ پانصد هزار دلار به خانواده های این شهرستان  از سوی پاکستان داده می شود."
لالی حمیدزی، نماینده مردم قندهار افغانستان  نیزصحبت های آقای پدرام را تایید کرد واز هیات اداری  مجلس نمایندگان افغانستان  خواست که نشست روز بعدی این مجلس را در رابطه با این قضیه اخصاص دهد تا مجلس در این مورد تصمیم جدی بگیرد.
این درحالیست که روز گذشته مسئولین امنیتی افغانستان از تخریب ۵ پاسگاه  نظامی پاکستان در این شهرستان  خبرداده و اظهار داشته اند، که دریک جنگ شش ساعته توانسته اند نیروهای پاکستانی را ازخاک افغانستان بیرون کنند؛ اما نمایندگان مردم سخنان مسئولین امنیتی را نادرست خوانده و می گوید که هیچ پاسگاه نظامی پاکستان تخریب نشده و دولت افغانستان  با این گونه تبلیغات سعی دارد تا جلوی احساسات مردم را بگیرد.
هر چند دراین اواخر تنشها میان افغانستان و پاکستان برسرمسایل مرزی و تجاوزات پاکستان در خاک افغانستان افزایش یافته است، اما تعدادی از نمایندگان مردم در مجلس دولا افغانستان را متهم به بی توجهی وسودجویی در این مورد میکنند
فوزیه کوفی نماینده مردم استان بدخشان افغانستان در این باره می گوید که متاسفانه دولت افغانستان در برابر مداخلات پاکستان بی توجه است وبا استفاده ازاین تنش ها از آب گل آلود ماهی می گیرد.
وی با تاکید بر اینکه ملت افغانستان می توانند ازخاک خود در برابر تجاوز پاکستان دفاع کنند، گفت، "شایسته تر آنست که دولت  افغانستان این مسئله را از راه دیپلماتیک و فشار سازمان ملل متحد بر پاکستان حل نماید."

قاچاق انسان در افغانستان

قاچاق انسان در افغانستان
وزارت خارجه آمریکا بر اساس قانون باید هر سال گزارشی را از تلاش دولتها در مبارزه با قاچاق انسان به کنگره این کشور ارایه دهد.
در بخش مربوط به افغانستان گزارش می گوید که افغانستان منبع، مقصد و محل ترانزیت قاچاق کودکان، زنان و مردان با هدف بهره برداری جنسی و خدمات اجباری است.
بر اساس این گزارش کودکان افغان به ایران، پاکستان، امارات، عمان و زیمباوه و به منظور بهره برداریهای تجاری جنسی، ازدواجهای اجباری، حل و فصل اختلافات، گدایی، شرکت در درگیریهای نظامی و دیگر اشکال خدمات اجباری، قاچاق می شوند.
گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا می افزاید که زنان افغان برای بهره برداریهای تجاری جنسی به پاکستان و ایران قاچاق می شوند. مردان افغان نیز به منظور کارهای اجباری به ایران منتقل می شوند.
وزارت خارجه آمریکا در گزارش خود می گوید که افغانستان در عین حال مقصد قاچاقچیان زنان و دخترانی از چین، ایران و تاجیکستان است.
این گزارش اضافه می کند که افغانستان پیشرفت قابل توجهی در زمینه تلاشهای انتظامی برای اجرای قوانین در سال گذشته، نداشته است.
بر اساس این گزارش دولت افغانستان شواهد کافی درخصوص بازداشت، تعقیب و یا محکوم کردن قاچاقچیان انسان ارایه نکرده است.
در ادمه این گزارش آمده که این کشور قادر به کنترل کامل مرزهای خود نیست اما در عین حال مقامات افغانستان دو برنامه آزمایشی را در مرزهای این کشور با پاکستان و ایران به اجرا در آورده اند
منبع http://islamworldnews.com/fa/display-news.php?nid=834

Tuesday, May 14, 2013

شبکه اطلاع رسانی افغانستان و یا شبکه اطلاع رسانی سپاه پاسداران ایران؟

چه دردی می کشد اين خسته مادر
ربوده از سرش فرزند چادر
تن ابريشم اش در جاده عريان
به هند و چین و صد تا ملک دیگر
شير پاک اش حرام جان نا پاک
همه گی نا خلف خواهر برادر
يکي پوشيده طوقی انتحاري
يکی سلطان ولی در اصل نوکر
يکی هم ساکن سجاده و مهر
به تزوير و ريا ابليس پرور
يکی هم از دغل خوش لحن گفتار
به لب خنده زند، ازپشت خنجر

شاید اکسر شما دوستان که این یاد داشت را میخوانید، با نام سایت خبری شبکه اطلاع رسانی افغانستان و یا همان (افعان پیپر) آشنا و مطالب اش را بعضاً خوانده باشید، و چه بسا که دلیل سر زدن شما به سایت افغان پیپرهم مثل من نه به خواطر آن بوده که اخبار دست و اول و مهم را در آن بیابید، بلکه بیشتر برای یافتن خبر های خاله زنکی از پشت پرده ی سیاست در افغانستان باشد، اخبار که گاهی جنبه اطلاعاتی دارد و خواننده اش را از اسرار درون ارگ ریاست جمهوری وپارلمان، و تصمیم گیری های بعضی ار محافل سیاسی، و وزارت خانه ها آگاه میسازد، خبرهای که هر خبر نگارِ به آنها دست رسی ندارد، و فقط میتوان از طریق جاسوسان حرفه ی و افراد در درون این محافل به آن دست یافت.
نکته ی دیگری که در باره ی شبکه اطلاع رسانی افغانستان، قابل توجه میباشد، نشر اخبار و یاد داشتهای همسان و نزدیک با دیدگاهای سیاسی ایرانی ها در این سایت است، و منظور از نوشتن این یاد داشت هم برجسته ساختن همین نکته است، بد نیست اول به چند نمونه از خبر ها و تحلیل های که تا کنون در سایت افغان پیپر نشر شده، یک نگاه گذرا بیاندازیم، تا هم کمکِ به ذهن قضاوت گر شما باشد و هم این قلم را را در واضح ساختن مطلب یاری رساند.
اول: سیاست این سایت در قبال رخداد های جهانی. به طور نمونه قضیه ی سوریه، که سایت افغان پیپر به شدت در خبر ها و تحلیل هایش از رژیم مستبد و سر کوب گر بشار اسد حمایت میکند، که این امر بدون شک نمیتواند از منطق انسانی و حرفه ی ژورنالیستی بر خوردار باشد، تنها دلیل که میتوان برایش یافت وابستگی بی حد و مرض گردانندگان این سایت به حکومت ایران است.
دوم: سیاست (افغان پیپر) در قبال رویداد ها و اتفاقات مربوط به افغانستان. که اگر به خوبی دقت کرده باشید در لابلای خبر ها و تحلیل های این سایت یک نوع جانب داری از تفکر تند رَوی مذهبی که بیشتر با إیدیولوژی جمهوری اسلامی ایران همخوانی دارد دیده میشود، که گاهی تا مرز حمایت از بعض عمل کرد های طالبان هم پیش میرود، به طور نمونه اگر طالبان زنِ را سنگسار میکند و یا بینی اش را میبرد ، افغان پیپرفوراً به تلاش میشود تا تقصیرات را به گردن نیروهای خارجی در افغانستان بیندازد، که گویا این ها با طرح شعارهای نظیر آزادی فردی زنان، حقوق مساوی زن ومرد، دموکراسی و حقوق بشر، باعث میشود که زنان سر به هوا شود وخود شان تصمیم بگیرد که برای زندگی شان چه کار کند و چه کار نکند، کدام مرد را دوست داشته باشد و کدام مرد را نه، افغان پیپر این گونه رفتارها از سوی زنان را جرم میداند، و مشکل را هم در همین خود آگاهی زنان جامیعه مبیند، نه در طرز تفکر طالبان و بعض از ملاها و مولوی ها.
سوم: نشر گزارشات و تحلیل های اغراق آمیز در باره سپاه پاسدارانِ ایران به طور مشخص، و توا نای های نظامی ایران به طور عموم در این سایت ، چنانچه اگر یکی از صاحب منصبان سپاه، حرف تهدید آمیزِ در باره ی افغا نستان و منطقه میزند، شبکه اطلاع رسانی افغانستان، فوراً خبر اش را با آب و تاب بیشتر نشر میکند، و تحلیل غرای هم به دنبال اش مینویسد، برای اثبات این ادعا شمارا به خواندن قسمت از گزارش تحلیل گونه ی افغان پیپر که در پی تهدید های اخیر سپاهیان ایران نوشته جلب میدارم.
. ( افغان پیپر مینویسد: در این روز ها سر و صدا های زیاد رسانه های غربی را موضوع حمله احتمالی اسراییل به تاسیسات هسته ای ایران با پشتیبانی امریکا بخود اختصاص داده است و هرازگاهی هر سه جانب (ایران و اسراییل و امریکا) یکدیگر را به ضربات کوبنده و سخت تهدید مینمایند. برای آخرین بار یکی از اعضای برجسته سپاه پاسداران ایران تهدید کرد اگر حملۀ بر ایران صورت بگیرد ، نه تنها کشور حمله کننده زیر ضربات کوبنده ما قرار میگیرد بلکه پایگاه های نظامی امریکا در منطقه از هدف ما دور نخواهد ماند. تلویحا اشاره وی کشور های خلیج فارس و افغانستان است. چون پایگاه های زیاد نظامی امریکا در کشور های خلیج فارس و افغانستان موقعیت داشته ، بهانه خوبی برای جمهوری اسلامی ایران بخاطر زیر فشار قراردادن کشور های منطقه، بخاطر قطع علایق شان با امریکا است و یا در غیر آن منتظر ضربه های شدید از طرف ایران باشند. )
شبکه اطلاع رسانی و یا همان افغان پیپر، با نشر این تحلیل در واقع جانب افغانستان را، از زبان سپاه پاسداران ایران، تهدید میکند، که یا با قطع علایق تان از امریکا گوش به فرمان ما باشید و یا اینکه با ضربات کوبنده و ویران کننده ما رو بروخواهید شد، و لازم است یاد آور شد که از این گونه تهدید ها و تحلیل ها در راستای منافع ایران هر روز در سایت افغان پیپر به نشر میرسد، کسی هم نیست تا از گردانندگان اش بیپرسد، که واقعاً شما که هستید؟
در پاین امید وارم با زکر این چند نکته به مثابه ی مشت نمونه خروار است ، در حد توان این قلم در حق مطلب که همانا پی بردن به ماهیت اصلی شبکه اطلاع رسانی افغانستان است ادا شده باشد، حالا قضاوت با شما خواننده فهیم، این که نام این شبکه را قرین با ماهیت اصلی اش ، شبکه اطلاع رسانی سپاه پاسداران ایران در ذهن بسپاریم ، یا که نه همان شبکه ای اطلاع رسانی افغانستان باقی بیماند، بستگی به صلیقه ی شما دارد، و این که اغیار را در جامه خود اش میپسندید و یا در لباس دوست.
طاهر هجران

رژيم آخوندی ايران، افغانستان را به لبنان دوم مبدل می‌سازد!

مجله علمی حقيقت ياب مســـــــايل بين المللی دانشگاه «خاورميانه» شــــــهر انقره کشـــــــور ترکيه بنام [جرقـــــه] در شــــماره ۱۵ خود، مورخ ۱۷ مارچ سال ۲۰۱۲ از قول دانشــــــمند و اســــــتاد علوم ســـــــــــياسی پرفســـــــــــــــور دکتر طــيـب حيدر وغلو ترکش که در سال ۲۰۱۱ برای دو ماه به افغانستان مسافرت و کاوش داشــــــــته نگاشـــــــته، با ترجمه و تحليل از آن مطلب ذیل تقدیم می‌گردد:
دولت‌ها و رژيم‌های حاکم ايران طی ادوار مختلف، با شيوه‌های همسان ددمنشانه، خصمانه و تخريب گرانه خود با زور وزر در تخريب، نابودی، عقب نگهداری بنيادی و مختل سازی صلح و همبستگی مردم از نيرنگهای شيطانی، جاسوسی، مذهبی کارگرفته است. در تمام دوره‌های مختلف حاکمیت، سيستم‌های حکومتی و رژيم‌های حاکم در افغانستان شواهد انکار ناپذير به دست داشته و دارند، که رژيم‌های ايران بخصوص رژيم سرکوبگر رضا شاهی، رژيم قرون وســـــطايی و منبر آخوندی کنونی نسبت هر رژيم رافضی قبلی در امورات مختلف سياسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی، عمرانی، بهره برداری اقتصادی و مناسبات و همبستگی مردمی افغانستان با ابعاد بزرگ مداخله، و ايران بعد از سال ۱۳۷۹ هجری شمسی سريع در امور افغانستان با تمويل، تکميل و تجهيز باند‌های آدم کش، تروريست، غارتگر، مزدور و چپاول تحت نام (مجاهد) (سپاه) (حزب الله) در افغانستان مرتکب جنايات انکار ناپذير گرديده است.
با رويکار آمدن رژيم دست نشانده، وابسته به اشغالگران ناتو به رهبری امريکا، دست و پاه ايران، پاکستان، بعضی کشور‌های عربی، چين و روسيه هدف سهم آنها در اشغال باز نگهداشته شده است، ايران که طی قرن‌ها آرزو ی چنين روزی را داشت، با گشايش هفت کميته نظامی، کشفی، استخباراتی، جاسوسی،تخريبی، نفوذ يابی و رخنه‌گری، بنام‌های مستعاری کميته امداد امام خمينی، کميته تجليل روز قدس، کميته تجليل تولد و مرگ خمينی، کميته تجليل روز عاشورا، کميته تجليل روز انقلاب جمهوری اسلامی ايران، کميته انسجام رهبرد دستور امام و...را در ۳۱ ولايت افغانستان گشايش داده و هم اکنون ۲۵۷۰۰۰ جوان، پسر دختر افغان را تحت پوش استخباراتی خود قرار داده و اکثر آنها با سلاح نيز مجهز مي‌باشند، و تحت هدايت، رهبری سپاه پاسداران، کميته قدس فعاليت، و در روز ضرورت و موعود آنها به خيابان‌ها ريخته کابل را به بيروت دوم و افغانستان را به لبنان دوم مبدل می‌سازند، که همايش و رژه و قدرت نمايی آنها در يک شهر 90 درصد سنی نشين قمه‌زنی روز عاشورا مي‌باشد، که در گذشته‌ها برای سنی افغان، شیعه افغان، قزباش افغان و هزاره افغان يک پديده انحرافی، افراطگرايی و ناسالم بوده و است.
اگر رهبران و سیاستمداران کشور وطن را به امریکا فروختند، آخوندان و ملا‌های جیره خوار شان دین و مذهب خود را به ایران فروختند.
وقتی در جاده‌های شهر کابل گشت و گزار نمایید خصوصا در ماه محرم، فکر نمی‌کنید در کشورى که اکثر جمعیت آنرا اهل سنت تشکیل می‌دهد قرار دارید!
رنگ و رخ و کوچه و بازار کابل همانند شهر مشهد یا قم ایران است وقتی چهار اطرافت را نگاه کنید پارچه‌های سياه که نمونه سياه دلی است را بر سر دکان و دیوار و موتر و....مشاهده می‌کنید، راه‌های ورودی شهر و راه‌های رئیسی داخل شهر را با دروازه‌های سیاه که دال بر منهج سیاه شیعه است مزین نموده اند.
مکاتب و مدارس و دانشگاه‌ها، رادیو و تلويزون‌های بیشمار تحت رهبری پروگرام سفارت ايران در کابل که هزینه آن به ملیونها دلار می‌رسد در همه مناطق مهم افغانستان دست بکار هستند، ایران توانسته است بوسیله ملاهای فروخته شده که به شکم سیر، ولی از چشم گرسنه اند مذهب و طريقه‌های شيطانی خود را با نيرنگ استخباراتی در میان مردم غافل افغان پخش نماید. توزیع پول و دعوت‌های رسمی به ایران تاثیر به سزایی در این راستا دارد، چون در یافته اند که این ملاهای خائن, یکباره دین و وطن را با موافقت و یا سکوت به غربیها فروختند و در برابر جنایاتشان واکنشی از خود نشان ندادند، واینچنین به آسانی آنها را خریداری نمودند. این فروخته شده‌گان در این داد و ستد بهانه ی خوبی هم دارند که ايرانی و افغان برادر همدیگر اند! در حالیکه خوب می‌دانند که رژيم‌های ايران هیچ وقت دوست افغان نبوده و نمی‌شود، برخی آنان تاریخ صفوی‌ها در ایران را خوب می‌دانند که 99% مردم این کشور را با زور و جبر به قبول مذهب _خود ساخته خود _مجبور ساختند. و این بار صفوی‌های معاصر می‌خواهند مردم افغانستان را به وسیلۀ پول و شعار برادری و اخوت قلابی و دروغ بخرند.
دولت داران دست نشانده کابل که تنها در فکر حفظ نام و نشان و منصب خود هستند زمینۀ فعالیت را برای کفار و ملحدین و منافقین و فرقه‌های گمراه منسوب به اسلام آماده ساخته اند. اما جای تأسف در اینجاست که ايران بوسیله ملاها و علمای مشکوک و زر خريد, خود را ترویج می‌دهند! که با گذشت زمان اذهان مردم عامه گرویده سياست شيطانی خمينی خواهد شد. طوریکه سال گذشته 14 دختر سنی محصل حوزه علمیه خاتم النبیین آيت الله محسنى در كابل علنا اعلان نمودند که به مذهب خمينی پیوستند.
علت دیگری که باعث پیشرفت غیر مترقبۀ نفوذ ايران در افغانستان شده اینست که80% قدرت حکومت فعلی بدست مزدوران ايران قرار دارد. کرزی که هنوز هویتش درست معلوم نیست نظر به تبصره مردم, از زر خريد‌های ايران، جاسوس پاکستان و غلام امريکا است اینست روزگار ما افغان‌ها در افغانستان! هرکسی در پی منافع و مصالح شخصی خود است، دین در نزد جیره خواران وسیله‌ای بیش نیست اگر ضرورت ایجاب کند همه از اسلام حرف می‌زنند و فکر می‌کنی که مسلمانان واقعی اند اما اگر ضرورت ایجاب نکند آنرا کنار می‌زنند. بهمین خاطر امروز توزیع کتب معتبر مذهب چاپ ايران در کابل بطور بی‌سابقه و مجانی گسترش یافته است. سفارت ایران در کابل و دیگر مراجع تبلیغاتی شان به همه مراکز علمی و فرهنگی افغانستان پیشنهاد کمک‌ها و همکاری‌های فرهنگی نموده حاضر است هر نوع کتاب مورد ضرورت اهل سنت و شیعه افغانســـــــــتان را در اختیار شان قرار دهند، حتی با امامان مساجد و مدرسین تماس گرفته شده و آمادگی هر نوع همکاری را وعده می‌دهند.
حکومت صفوی ایران توانست مذهب باطل و سراپا شرک و خرافات خود را بر مردم افغانستان توسط وطن فروشان ودین فروشان وملاهای مصلحت‌جو و نادان بقبولانند. البته برخی از این ملاها از عقاید و اهداف ناپاک ايران باخبرند لیکن مصلحت دنیوی ایشان را کر  و کور و گنگ ساخته. لیکن تعداد زیادی آنان از عقاید ايران چیزی نمی‌دانند اگر در مورد ايران و آخند ايران از آنها سوال شود می‌گویند ايرانی افغان برادرند و فرق تنها در طریقه دست بستن در نماز و شستن پا در و ضو است، ولی این مسکین‌ها نمی‌دانند که آخند‌های ايران در مورد ناموس پیامبر که مادران مؤمنان اند و در مورد اصحاب کرام که با پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم تا آخرین قطره‌ی خون شان ایستادند چه می‌گویند؟!. و اينکه روز نامه گاردين در مورد مزدور ايران، شيخ الشياطين قاتل هزاران کابلی، کندهاری آصف محسنی چه نوشـــــته است: "روزنامه فردا, اخيرا مقاله‌ای به قلم نوشين ارباب زاده در مورد قانون احوال شخصيه شيعيان افغانستان چاپ کرد.
روز نامه فردای شهر کابل در اين مقاله آورده است: قانون احوال شخصيت شيعيان افغانستان که به اختلافات شديد در اين کشور ميان سنی مذهب‌های اکثريت و شیعه مذهب اقليت دامن زده، حکايت از مشکلات پيچيده‌ای دارد که افغانستان با آن روبروست و اين اختلافات که نتايجش خون، قتل، بربادی و ويرانی است توسط رژيم آخوندی ايران به وسيله شيخ آصف محسنی پياده و نافذ گرديد است: اين که چگونه بين ارزشهای سنتی _مذهبی و شیعه _مذهبی با مطالبات قرن بيست و يکم سازگاری به وجود آورد؛ قرنی که پيشرفت يک ملت را با معيار نحوه برخورد آن با مسئله زنان محک می‌زند.
نويسنده روز نامه فردا چاپ کابل در ادامه مقاله خود آورده است اما اگر نگاهی عميق‌تر به موضوع بيندازيم، تصويري بسيار پيچيده از اين مسئله هويدا می‌شود. در مرکز اين تصوير پيچيده آيت الله محسني، روحاني شيعه‌ای است که از سالها قبل در اختيار سازمان جاسوسی ساواک زمان شاه و وزارت اطلاعات کنونی قرار دارد که معمار اصلی اين قانون يا اين شر محسوب می‌شود.
وی مالک شبکه تلويزيون خصوصی تمدن است که به نفع رژيم ايران در افغانستان پخش می شود ؛ که با محتوای کاملاً مذهبی خود شباهت زيادی به تلويزيون‌های دولتی ايران دارد. به نوشته گاردين، اين موضوع مايه تعجب نيست، چرا که آيت الله محسنی فراتر از يک روحانی شيعه و همچون مالک يک ايستگاه تلويزيونی, يک دانشگاه تدريس مذهب طريقه و پلان استخبارات ايران عمل مي‌کند. وی سياستمداری زيرک و ملایی مشکوک, که سالها در انگليس اقامت داشته و از طرف انگليس‌ها به محمد رضا شاه، پادشاه ايران معرفی و مزد می‌گرفت با پيشينه‌ای بسيار جنجال برانگيز است. محسنی در قندهار به دنيا آمد و پس از اشغال افغانستان توسط شوروی به دستور شخص خمينی، فارسی و بهشتی حرکت اسلامی افغانستان را در شهر قم ايران بنيانگذاری کرد که تمام مصارف اين باند تا روز آخر به عنوان باند وحدت از طرف رژيم ايران پرداخته می‌شد.
علی رغم حمايت قوی دولت ايران و اســتخبارات ايران از وی، بسياری از سياستمداران ايرانی بر اين باور بودند که شيخ آصف محسنی بنا به دستور استخبارات سپاه پاسداران ايران خطوط ارتباطی خود را با گروه‌های مقاومت سنی و رقيب در پيشاور باز نگه داشته و به طور مخفيانه با گروه‌هاي رقيب سنی در پاکستان در حال معامله بود و از استخبارات پاکستان نيز کمک مي‌گرفت. او بعد از خروج نيروهاي شوروی از افغانستان مدام بين قم، کابل، پيشاور، لندن و مسکو در رفت و آمد بود و در چندين نقش فعاليت مي‌کرد. شيخ الشياطين آصف محسنی در سال‌هاي اخير يک دانشگاه رسمی تدريس مضامين پلان شده استخبارات ايران، فقه شیعه را در کابل تحت عنوان خاتم النبيين بنيان گذاشت که مرکز استخباراتی ايران، کشفی و جاسوسی به طرفداری رژيم ايران مي‌باشد اخيراً اين دانشگاه محل اجتماع تظاهرکنندگان مدافع قانون احوال شخصيت بود، تجليل روزعاشورا، روز قدس، تجليل روز مرگ خمينی نيز بود.
روز نامه در ادامه می‌نويسد راز توانايی شـــــــــيخ محسنی که در برقراری مناسبات با دو جريان متفاوت ايران شيعه و پاکستان سنی مذهب، در هويت پيچيده او نهفته است. او به عنوان قزلباشی که درمنطقه پشتون نشين قندهار به دنيا آمده، شيعه‌ای است با ريشه‌های پشتون؛ ترکيبی که محسنی توانسته است از آن نهايت استفاده را ببرد و ساليان دراز در خدمت سازمان جاسوسی انگليس و بعدا ايران زمان رضا شاه و آخند‌های کنونی قرار داشت دارد. در دنيای وبلاگ نويسان افغان که از قيد سانسور مصونند، وی رهبری ترسيم شده که مصداق سياست تفرقه بينداز و حکومت کن است. اختلاف موجود بين جامعه که نتيجه مستقيم پيشنهاد قانونی از سوی شيخ محسنی است.
نويسنده در ادامه مقاله خود آورده است شيخ آصف محسنی دستوری و نمايشی توسط حاميان خود مورد ستايش و احترام قرار می‌گيرد که اکثر گارد محافظ او ايرانی می‌باشد و مخالفانش به شدت از وی انزجار و نفرت داشته و به او دشنام می‌دهند شيخ آصف يک آدم بی ناموسی است که در سن ۸۲ سالگی با عروس خود ازدواج نموده است. هويت پيچيده او به عنوان رهبری شيعه که در قندهار به دنيا آمده است و می‌تواند پشتو صحبت کند، از او عنصری می‌سازد که می‌تواند در ظاهر به عنوان يک عامل وحدت بخش عمل کند و شيعيان و سنی‌ها، هزاره‌ها و پشتونها را گرد هم آورد. و شايد به همين دليل رييس جمهور کرزی هيچ ترديدی در امضای قانون پيشنهادی وی نداشت، تا شايد بتواند حمايت شيخ محسنی را در انتخابات رياست جمهوری بعدی کسب کند.
اگر مسلمانان راستین و مردم مخلص افغانستان این حقایق دردناک را درک نکنند و جلوی این جنایات ایران را نگیرند، شاید بزودی زود افغانستان به لبنان دیگر تبدیل شده و یا بدتر از آن خواهد شد.

Thursday, May 9, 2013

ويكيليكس از كشتار كودكان افغانستان توسط نيروهاي جنایتکار آمريكايي پرده برمي‌دارد

پايگاه اينترنتي ويكيليكس در گزارشي اعلام كرد كه به زودي يك نوار ويدئويي محرمانه پنتاگون از حمله هوايي مرگبار نيروهاي آمريكايي به كودكان افغانستان منتشر خواهد كرد.
به گزارش پايگاه اينترنتي "ويكيليكس "، "جولين آسانگ " (Julian Assange) مسئول پايگاه اينترنتي ويكيليكس روز گذشته اعلام كرد كه در نظر دارد يك نوارد ويدئويي محرمانه پنتاگون از حمله هوايي مرگبار نيروهاي جنایتکار آمريكايي به كودكان افغانستان منتشر كند.
وي تصريح كرد كه اين نوار ويدئويي نشان مي‌دهد كه چگونه دهها كودك افغان در حمله هوايي نيروهاي آمريكايي كشته مي‌شوند.
بر اساس اين گزارش، آسانگ از زماني‌كه گزارش‌ها نشان داد كه پنتاگون در نظر دارد وي را دستگير كند، مخفي شده است.
پنتاگون پيشتر يك تحليلگر نظامي آمريكا را كه يك نوار ويدئويي محرمانه از حمله نيروهاي آمريكايي به غيرنظاميان عراقي در اختيار ويكيليكس قرار داده بود، دستگير كرد.
بر اساس اين گزارش، كشتار غيرنظاميان به يك مشكل اساسي در افغانستان مبدل شده است و صدها نفر از غيرنظاميان در سال 2010 در افغانستان كشته‌ شده‌اند.
گزارش سازمان ملل نشان مي‌دهد كه در سال 2009، بيش از 2 هزار و 400 غيرنظامي در افغانستان كشته شدند كه اين رقم بالاترين ميزان كشتار غيرنظاميان را از حمله آمريكا به افغانستان در سال 2001 نشان مي‌دهد.
به گفته منابع افغان، حدود 95 كودك در ميان 150 غيرنظامي كه در ماه مه 2009 در حمله هوايي نيروهاي آمريكايي در استان "فراح " واقع در غرب افغانستان كشته شدند، حضور داشتند.

افشاگریهای یک زندانی آزاد شده از زندان بگرام در افغانستان

يك زنداني آزاد شده از بگرام رفتار نيروهاي آمريكايي با زندانيان مسلمان را وحشيانه توصيف كرد و گفت كه اغلب پس مانده غذاي ديگران را به من مي‌دادند و مجبور مي کردند كه با پاي برهنه بر روي برف‌ها بايستم و تنها در یک اتاق بسیار کوچک و تنگ هم غذا بخوریم و هم بخوابیم و هم قضای حاجت کنیم . زندان بگرام در افغانستان
سنی نیوز : آقای "معلم فاروق " در گفت‌وگو با خبرنگاران، وضعيت زندان بگرام را غير قابل توصيف ذكر كرد و افزود: اكنون ديگر هر كسي خوب مي‌داند كه برخورد نيروهاي آمريكايي با زنداني كه برچسپ القاعده يا طالبان به وي زده شده چگونه است.
فاروق كه زادگاهش در منطقه "خاص " از توابع ولايت ارزگان است، درباره نحوه دستگيري خود اظهارداشت: از ولايت ارزگان دستگير شدم و از اين ولايت به "قندهار " منتقل شدم.
وي افزود: مدت 6 شب در زندان قندهار بودم و سپس به زندان بگرام واقع در مقر نيروهاي آمريكايي در كابل منتقل شدم و مدت شش ماه را در بگرام سپري كردم.
اين زنداني آزاد شده درباره جزئيات نحوه بازداشت خود گفت: ساعت هشت شب نيروهاي ارتش ملي همراه با نيروهاي خارجي وارد منزل من در منطقه خاص در ولايت ارزگان شدند، همه اعضاي خانواده‌ام ترسيده بودند و مادر پيرم از شدت ترس به مرگ نزديك شده بود.
فاروق افزود: همسرم تلاش كرد تا مرا نجات دهد و اجازه نمي‌داد كه مرا با خود ببرند اما نيروهاي آمريكايي با اسلحه وي را به كناري زدند و او را از من جدا كردند.
وي تصريح كرد: زماني كه وارد پايگاه آمريكايي‌ها در قندهار شدم، نيروهاي آمريكايي به من گفتند «مدت يك سال و نيم به دنبال تو بوديم، تو بايد كشته مي‌شدي و خوش شانس هستي كه در زمان دستگيري نيروهاي افغان حاضر بودند».
اين زنداني آزاد شده از بگرام افزود: نيروهاي آمريكايي به من گفتند كه تو را به "گوانتانامو " منتقل مي‌كنيم و من در جواب آنها گفتم كه به دورترين و بدترين جايي كه ممكن است مرا ببريد كه اين حرف من براي آنها ناخوشايند بود، در نتيجه با ضربات لگد مرا داخل يك كانتينر منتقل كردند.
وي گفت: آمريكايي ها سئوال هاي زيادي مانند شغل تو چيست؟، چرا جهاد كردي؟ چرا در مقابل نيروهاي آمريكا جهاد مي‌كنيد و برخي سئوالات ديگر درباره جهاد افغانستان از من پرسيدند.
اين زنداني افغان در مورد زندان آمريكايي‌ها در قندهار گفت: اين زندان‌ها از كانتينر ساخته شده و وضعيت در آن اسفناك است، زندانيان درون يك كانتينر هم بايد غذا بخورند، هم رفع حاجت كنند و هم استراحت كنند.
اين افغاني آزاد شده از زندان اشغالگران درباره غذاي زندانيان گفت: اغلب پس مانده غذاي ديگران را به من مي‌دادند و گاهي گوشت خوك را به عنوان غذا مي‌دادند.
فاروق در ادامه گفت: بعد از شش روز زنداني بودن در قندهار، كلاه سياهي به صورتم گذاشتند و مرا با دست و پاي بسته همراه با 2 نفر ديگر كه آنها اهالي قندهار و ارزگان بودند، توسط يك بالگرد به بگرام منتقل كردند، وقتي به بگرام رسيديم هوا به شدت سرد بود و مرا وادار كردند كه به مدت يك ساعت با پاي برهنه بر روي برف‌ها بايستم.
وي در مورد زندان بگرام گفت: زندان بگرام 2 قسمت دارد، يك قسمت آن را "كاسپين " و قسمت ديگر را "مين فلور " ياد مي‌كنند كه من ده شب در قسمت كاسپين بودم و سپس به مين فلور انتقال يافتم.
به گفته وي، در اين زندان در يك اتاق 20 تا 30 نفر زنداني هستند و او مدت شش ماه در اين وضعيت به سر برده است.
وي رفتار نظاميان آمريكايي در زندان بگرام را غير قابل توصيف خواند و گفت: حتي يك مترجم افغاني در اين زندان وجود نداشت و با من مثل حيوانات وحشي برخورد مي شد.
فاروق اظهارداشت: من در جهاد افغانستان عليه شوروي سابق شركت داشتم اما دليل بازداشت خود در بگرام را هرگز نفهميدم.
وي معتقد است كه دليل بازداشت وي بيشتر براساس رقابت هاي قبيله اي و بر اساس گزارش هاي نادرستي است كه به نيروهاي آمريكايي داده مي شود.
كشتار بيش از 100 نفر از مردم بي گناه "شيندند " در غرب افغانستان توسط هواپيماهاي آمريكايي در سال 2008 نيز در نتيجه يك گزارش نادرست و به دليل رقابت مترجم اين نيروها با مردم منطقه صورت گرفت.

رد پای دلارهای سیا در افغانستان

امروز مشخص شده پولهایی که سازمان سیا به کاخ ریاستجمهوری افغانستان تحویل میداد، فرهنگ فساد و رشوهخواری را در سطح این کشور رواج داده است. این دلارها به جیب جنگسالاران، نمایندگان و اعضای مجلس لویه جرگه سرازیر شدهاند.
همکاران کاخ ریاستجمهوری افغانستان دلارهای سرازیرشدهی بیحساب به این کشور را "پول ارواح" مینامیدند. این دلارها درون کیسههای پلاستیکی و کولهپشتی حمل و محرمانه تحویل داده میشدند و محرمانه نیز خرج میشدند.
به گزارش دویچه وله، سازمان اطلاعاتی آمریکا "سیا" طی بیش از ده سال بستههای پول نقد را به دفتر ریاستجمهوری و نیز به دفتر شورای امنیت ملی حامد کرزای میرسانده است. مأموران حامل پول شخصا دلارها را تحویل میدادهاند.
شمارهی رمز گاوصندوقهای پولادین دفتر کرزای در اختیار بالاترین مقام این دفتر بوده است. این دلارهای سازمان سیا برای پرداخت غرامت به قربانیان جنگ، پرداخت سربها برای آزادی نمایندگان مجلس که ربوده شده بودند، پرداخت به برخی سران طالبان که حاضر به گفتوگوی سیاسی بودند، هزینه میشدند.
ولی در کنار این پرداختها، هزینههای دیگری نیز بوده است، مانند هزینهی دعوت از میهمانان خارجی برای گفتوگوهای سیاسی، سفر هیأتهای نمایندگی به کشورهای مختلف و پرداخت هزینهی هتلهای پنج ستاره، و البته خرید سوغات برای اعضای خانواده.
پرداختی کارتهای اعتباری بانکی همکاران نزدیک کاخ ریاستجمهوری و هزینهی اجارهی خانههای گرانقیمت آنها در کابل نیز از این پول تأمین میشده است.
یکی از مسئلهسازترین و مبهمترین این نوع هزینهها، خرید حمایت سیاسی افراد با پول بوده است؛ و این قضیه هماکنون افشا شده است.
این فقط جنگسالار مشهور "عبدالرشید دوستوم" نبوده که، به نقل از "نیویورک تایمز"، ماهی ۱۰۰ هزار دلار پول دریافت میکرده است تا از دولت حاکم حمایت کند. تقریبا تمامی جنگسالاران که پیش از این به "مجاهدین" مشهور بودند نیز به این دسته تعلق دارند، که از نظر "نیویورک تایمز"، باید آنان را در دادگاه محاکمه کرد و نه اینکه با پول مالیات شهروندان آمریکایی خرج کاخهای گرانبهای آنان را تامین کرد.
تقریبا تمام سران قبایل و دستههایی که با دولت حاکم همراه گشتهاند با پول خریده و ترغیب به همکاری شدهاند.
از سوی دیگر همکاران حامد کرزای با پول سازمان سیا نمایندگان در مجلس را میخریدند تا به وزیران پیشنهادی رئیسجمهور رأی اعتماد بدهند. هیأتهای نمایندگی که از سراسر کشور در شورای بزرگ "لویه جرگه" شرکت میکردند نیز با دریافت پول از طرحهای حامد کرزای حمایت میکردند.
همه، حتى همکاران کمتر بانفوذ کاخ ریاستجمهوری، از این رشوهدهیها اطلاع داشتهاند. برای همگان این امر عادی بوده و میپنداشتهاند که سیاست در افغانستان این گونه عمل میکند. و آمریکاییها نیز با ادامه پرداختهای دلاری خود این سیستم را تغذیه میکردند.
با این حال صداهای انتقادآمیزی نیز وجود داشتند که هشدار میدادند و میگفتند که این سازوکار دیر یا زود برملا خواهد شد. یک همکار کاخ ریاستجمهوری در این رابطه میگوید: «ما ضرب المثلی داریم که میگوید: آنکس که با سگ در یک بستر بخوابد، نباید تعجب کند که صبح با شپش از خواب بیدارشود
انتخاب فرستاده ویژه جدید آمریکا برای افغانستان
دولت آمریکا فرستاده ویژه جدیدی را برای منطقه هندوکش برگزیده است. جیمز دابینس، دیپلمات پرتجربهیآمریکایی که سابقهای طولانی در مناطق بحرانزده دارد، برای این مأموریت برگزیده شده است.
جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، روز جمعه (۳ مه/۱۳ اردیبهشت) با اعلام انتخاب جیمز دابینس، بهعنوان فرستاده ویژه برای کشورهای افغانستان و پاکستان، ابراز امیدواری کرد که منطقهی هندوکش به صلح و آرامش نزدیک شود.
دابینس ۷۰ ساله، در پی سقوط طالبان، در کنفرانس افغانستان در سال ۲۰۰۱ در بن، نمایندگی ایالات متحده را برعهده داشت. این کنفرانس بینالمللی برای تشکیل دولت جدید افغانستان برگزار شده بود. وی در حل بحرانهای منطقه بالکان و سومالی نیز مشارکت داشته است.
قرار است تا پایان سال ۲۰۱۴ اغلب نیروهای نظامی خارجی خاک افغانستان را ترک کنند و مسئولیت امنیت کشور را به دست دولت حاکم بسپارند.



2012 © Sunni-news.net .همۀ حقوق ویژه سنی نیوز است، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد