قلدری نظام ایران در هرات
ویژه سنی نیوز: رئیس عمومی اطلاعات و فرهنگ هرات، از جیره خواران نظام آخوندی ایران، طی دستوری از شبکه های کیبلی ولایت هرات خواست تا از نشر شبکه های توحیدی اهل سنت ( وصال حق – کلمه – نور) خودداری نماید.
از دیر زمانی است ایران ولایت هرات را برای مدیریت هجوم فرهنگی خود در افغانستان آماده میسازد.
اقلیت ناچیز شیعه هزاره که شرورترین ملیت در بین روافض جهان به شمار میآید، و به تصرفات تنشزا و غیر انسانیش چون؛ گردن زدن جوانی مسلمان در مراسم "رقص مرده" زبانزد خاص و عام است، تا دهه چهل و دمکراسی دروغین ظاهر شاه مراسم قمه و سینه زنی که حقد و کینه توزی را در جامعه افغانستان آبیاری میکند، را بصورت مخفی برگزار میکردند. از اوائل دهه چهل این مراسم چون از سوی شیعیان عبادی تلقی میشد در عبادتکده های آنها بصورت علنی برگزار شد.
در زمان رژیم دست نشانده روسیه کمونیست - به رهبری نجیب - که تلاش داشت با ایجاد دوگانگی و برهمزدن همبستگی مسلمانان فضا را برای خود مهیا سازد برای اولین بار مراسم سینه زنی شیعیان به خیابانهای کابل منتقل شد که خود نجیب در آن شرکت داشت!..
اسماعیل خان؛ والی پیشین هرات، که از سیاستهای ایران در بدست گرفتن هرات آگاه بود تلاش داشت به گونه ای مانع افراطگریهای کشور همسایه شود، ولی با تعیین سید حسین انوری به عنوان والی هرات معادله بکلی تغییر یافت. این والی جدید که خودفروخته دولت آخوندی ایران بود و از پستان نفت ایران تغذیه میشد به شیعه های هزاره که یکباره به شهر هرات حمله ور شده بودند، و به افواج شیعه که از ایران به این شهر گسیل داده شده بودند تذکره (شناسنامه) هراتی داده زمینهای دولتی اطراف اسلام قلعه ( بازارک مرزی با ایران) و زمینهای منطقه اسحاق سلیمان را به هزاره ها واگذار کرد.
در محرم سال 1384 برای اولین بار ایران خواست تا بازوهای خود را در هرات به نمایش گذاشته به جامعه اکثریت چشم سرخی نشان دهد. طی یک برنامه طرح ریزی شده در مشهد کاروانهای مسلح شیعه که در حال سینهزنی و نوحه خوانی بودند بیکباره به مسجد جامع هرات حمله برده فاجعه بسیار هولناکی را رقم زدند. این کشتار وحشیانه بیش از 350 کشته و زخمی برجای گذاشت. ( جنایتی درست مشابه با آنچه در راولپندی پاکستان در محرم امسال مرتکب شدند).
از آنروز به بعد ایران با گسترش آموزش نظامی هزاره ها و مسلح ساختن آنها در شهر هرات، و با باج دادن به برخی از مسئولین خودفروخته، و استفاده ابزاری از برخی سنیهای خودباخته، و دامن زدن به فتنه افروزی و اختلاف سازی در فضای اهل سنت، روز بروز بر قدرت خود در شهر هرات می افزاید.
روند روز افزون بیداری در سطح جامعه فارسی زبان چه در ایران و چه در افغانستان وتاجیکستان، مذهب پوچ تشیع صفوی را زیر سؤال برده است.
شبکه های توحیدی اهل سنت (وصال حق، نور و کلمه) در این بیداری نقش بسزایی را ایفا کرده اند.
مشارکتهای شخصیتهای هراتی امثال استاد دانشمند "فضل الحق سلیمانی"، و سخنران ورزیده و نامدار هرات "مولوی مجیب الرحمن انصاری" و دیگران در برنامه های تلویزیونی این شبکه ها، و همیاری اهلسنت و شیعه های بیدار با این رسانه ها خواب و آرامش را از چشمان فتنه افروزان شیعه، و آخوندهای قم ربوده است.
کابوس بیداری ملت و بازگشت هرات به توحید، و متلاشی شدن خواب و خیالهای استعمار فرهنگی سیاسی هرات توسط ایران، نظام تهران را بر آن داشت تا با بحرکت درآوردن جیره خواران خود در هرات جلوی رسیدن این رسانه ها به ملت را بگیرد!
اما آیا واقعا هرات مستعمره ایران است تا ولایت فقیه بدون ترمز در آن ویراژ دهد؟!
آیا نظام ولایت فقیه پاسداران آدم کش سپاه قدس را از کشتارگاه سوریه فرا خوانده به هرات گسیل خواهد داشت تا آنتنهای ماهوارهای مردم را بالای خانه هایشان بزیر انداخته زیر تانک له کنند. مگر هرات شهرکی از توابع مشهد شده است؟!
روشنفکران هرات این حرکت دیکتاتور منشانه و قلدرانه فرهنگ سیتزی جیره خواران ایران در شهر خود را به شدت نکوهش کرده آنرا ادامه سیاستهای ضد آزادی بیان ایران شمرده، مردم را به سرباز زدن از آن تشویق میکنند.
بسیاری از روشن اندیشان شهر کیبل ها را تحریم کرده از راه ماهواره شبکه های توحیدی را به خانه هایشان آورده اند.
شبکه های توحیدی اهل سنت در حقیقت دانشکده های آموزش آداب و فرهنگ اسلامی و عیقده توحید و یکتاپرستی برای مردم فارسی زبان هستند که بصورت رایگان، با اسلوبی حکیمانه، و با پاینبدی و احترام به تمام ارزشهای اخلاقی وانسانی در پی رشد جامعه میباشند. صداقت و اخلاص جوانان برومندی که در این شبکه های ماهوارهای ادای مسئولیت میکنند مردم تشنه به حقیقت را شیفته آنها ساخته است.
دخالتهای بیرویه حکومت آخوندی ایران در کشورهای همسایه؛ عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان، و تلاش برای برافروختن آتش جنگی مذهبی درست در راستای سیاستهای غرب، تا اهرمهای وجودی خودش را تقویت بخشیده رضایت استعمارگران را بدست آورد بر کسی پوشیده نیست.
آیا این فشارها بر اکثریت سنی مذهب افغانستان در زمانی که نیروهای استعمارگر غربی در فکر بیرون رفتن از این کشور میباشند، تلاشی است از سوی سران ایران برای برافروختن آتش فتنه ای مذهبی در میان ملت افغان تا نیروهای غربی را از خالی کردن میدان صرف نظر کنند و افغانستان هرگز هویت ملی خود را باز نیابد؟ چرا که منافع عمامه های صفوی حاکم بر ایران همواره در تضاد با یک افغانستان ملی و آرام بوده و هست.
این سیاست ضد انسانی جیره خواران ایران در هرات همانگونه که پرده از شکست عمیق نوکران ولایت فقیه، و ریزش افکار و اندیشه های پوچ و توخالی تشیع صفوی برمیکشد، برهانی است ساطع بر موفقیت و پیروزی شبکه های توحیدی بر رسانه های ایرانی که از پول بیت المال مردم ایران و خون ملت ستمدیده تزریق میشوند.
نویسنده: حسن تیموری - مشهد