Tuesday, January 26, 2016

افغانستان در منجلاب قوم گرایی و پشتونیزم

افغانستان در منجلاب قوم گرایی و پشتونیزم

ثنا و ستایش الله راست که شریک و همانندی ندارد و او واحد و یکتاست و سلام و سلامتی باد بر حضرت محمد ص که چه خوب فرموده است (هر کس قوم گرایی را پیشه کند از امت من نیست) و یاران و اصحاب و اهل بیتش
اگر تاریخ را ورق بزنیم در خواهیم یافت که در افغانستان از زمانه های قدیم گروهای مختلف اقوام کنار هم زندگی کرده اند و این تشکیل این گروهای مختلف اقوام در افغانستان در طول تاریخ نظر به موقیعت جغرافیوی و کوهستانی بودن افغانستان میباشد.
مردم افغانستان در طول تاریخ باهم برادر وار زندگی کرده اند و هیچگونه تسلط و زیر دست شدن ها را قبول نکرده اند همواره مردانه زیست اما متسفانه اهسته اهسته بیگانگان با لشکر کشی های خود این کشور و مورد هجوم قراردادن این کشور باعث شد که در بین مردم تخم نفاق را کشت کنند همان بیگانگانی که افغانستان را زیر سلطه خود قرار داد با هم پیمان شدن یک قوم همرای ان گروه و زیر پاگذاشت گروه دیگر باعث قوم گرایی و نفاق در بین این مردم شد.
قوم گرایی به شکل علنی ان در زمان نادر شاه، ظاهر شان به اوج خود رسید چنانچه ظاهر شان تمام مردم پشتون نشین افغانستان را به مناطق که دشت ها و بیانبان های افغانستان بود دعوت به انتقال و دادن زمین های دولتی و سند ملکیت برای این افراد شد مثل ولایت بغلان ولایت کندز ولایت بلخ ولایت سمنگان و دیگر ولایت افغانستان اما این ظاهر شاه قوم گرا برای دیگر اقوام افغانستان این لطف را نکردن بلکه در مقابل انها را مذدور اقوام خود نمودن بعد از و دیگر افرادی که در راس حکومت بودن نیز این کار را به پیروی از ظاهر شان انجام دادن. همان گونه که در چنگ های داخلی که در افغانستان واقع شد انجان این اقوام را به جان هم انداختن که جز قتل کشتار یک دیگر کاری نبود یک قوم قوم دیگر را مورد هجوم قرار میداد و در اخر هم سودی بدست شان نمی رسید
در زمان روی کار امدن اداره موقت تحت سرپرستی حامد کرزی یک بار دیگر در های قوم گرایی به شکل عصری و بیشرفته ان باز شد و تمام ارگان های مهم دولتی را جانب کرزی نظر به شناخت و قوم گرایی خود به افراد اقوام خود تحفه داد و دیگر اقوام افغانستان را دور از تخت خود نگهداشت امروز در اکثر وزارت خانه ی دولت افغانستان 70 فیصد وزرا معاونین معین ها ریئس ها و دیگر افراد صاحب قدرت را پشتون ها تشکیل میدهند و باقی 30 فیصد دیگر را که پست های کلیدی نیست به دست دیگر اقوام افغانستان قرار دارد هم چنان زیاتر دفاتر خارجی که در افغانستان فعالیت دارد طوری برای این دفاتر گوشزد شده است که که باید 70 فیصد کارکنان این دفاتر را مردم پشتون تشکیل دهد ما امروز در افغانستان شاهد این هستیم که اقوام پشتون هم دولت و هم موسسات خارجی را تحت پوشش خود قرار داده و تمام بخش های کلیدی دولت و موسسات را به دست خود گرفته اند زمانیکه شما بخواهید در یک ارگان دولتی و یا خارجی شامل شود باید به زمان های پشتو دری بلدیت کامل داشته باشید و این همان چیزی است که پشتون ها اتکاه شان به این حرف است اگر یک فرد ازبک یا تاجک بخواهد شامل کار در این دفتر ها شود اولین سوال شان این است که اول بایت پشتو حرف بزنی بعدا دری در صورتیکه پشتو حرف زنده نتوانی بهانه شان همین است که متسفانه شما شامل این دفتر شده نمی توانید چرا که پشتو حرف زده نمی توانید اگر پشتون های که امروز معاش ها بلند و دالری را میگیرند همان های اند که در صف اول قوم گرایی قرار دارند و درجه تحصیل شان هم همان داشتن یک مدرک یک ساله از پاکستان در رشته مربوطه است اما اما ان افرادی که سالها تحصیل کرده و ماستری هم در یک بخش دارد در این دفاتر بخاطر صحبت نکردن روان زبان پشتو نمی توانند شامل وظیفه شوند اما در جاهای که افراد رتبه پایین و یا اجیر در یک دفتر مقرر میشود زیاتر شان را مردم دیگر ملیت ها تشکیل میدهد امروز هر حرف جناب کرزی این است که ما وحدت ملی را میخواهم به وجود بیاوریم همان وحدت ملی که 70 فیصد کرسی های دولت و موسسات را مردم قوم گرای خود کرزی تشکیل داده است امروز هزار ها بورس های تحصیل که به وزارت تحصیلات عالی میاید تقریبا 70 به اقوام پشتون داده میشود این حرفی را که بنده میزند حرف هوایی نیست اگر شما به صورت درست و شفاف یک امار گیری را از ارگان های دولتی و خارجی افغانستان انجام دهید زیاتر کارمندان شان را افراد قوم گرای پشتون تیشکیل میدهد حق اولیت در تمام ادارات دولتی و خارجی و شخصی به پشتون ها اختصاس داده شده است این همان دمکراسی است که در عمل در افغانستان جریان دارد دمکراسی قوم گرایی یا پشتونیزم
ما شاهد هستیم اگر یک فردی از اقوام دیگر به غیر پشتون کشته شود زیاتر پشتون ها خوش میشوند و بار ها من شنیده ام که میگونید خوب شد که از بین رفت اما اقوام دیگر این سخن را هیچگاه به طور علنی به زبان نمی اورد امروز در افغانستان در در تلویزونها رادیوها اخبار روزنامه ها مجلات سایت های انترنتی و حتی صفحات اجتماعی های که به همکاری گروه قوم گرای پشتونیزم تاسیس شده است همواره به تاریخ و قهرمانان دیگر اقوام بی احترامی میکنند و حتی در برخی موارد در مقابل این قهرمان بی احترامی میکنند در حالیکه اقوام دیگر هیچگونه بی احترامی را در مقابل یک دیگر نمی نماید.
اگر جوانانی بر میخیزند و در مقابل این همه قوم گرایی و پشتونیزم سخن میگویند همه دولت مردان پشتونیزم بر میخیزند و فریاد سر میدهند که این همه دست های کشور های همسایه است این حرکت یک حرکت سیاسی است و غیره سخن ها اما من از این جا به تمام خونخوار های قوم گرای پشتونیزم و دیگر قوم گرا های که این قسم اعمال فجیع را دامن میزنند میخواهم بگویم امروز نی فردا انچنان به زمین خواهید خورد که تا صدها سال دیگر نامی از قوم گرایی را نخواهد بر زبان اورد همین حالا وقت اصلاح است بیاید همان گونه که در قدیم باهم برادر وار زندگی میکردیم زندگی کنیم و این قوم گرایی و پشتونیزم را کنار بگذاریم



Saturday, March 8, 2014

دی (جدی) ماه یاد آور کارنامه‫ی سیاه ایران در افغانستان!..

صدای مهیب جنگ، غرش خمپاره، رعد وحشتناک توپ و تانک، جهش دلخراش موشک، صدای ناله و فغان، شیون زنهای داغدیده، و گریهی مردان گرسنه و غرش لاشخوران سیر... این تنها موسیقی است که در فضای افغانستان به میمنت شعارهای دمکراسی و پیشرفت و آبادانی و ستیز با ارتجاع و خرافه پرستی و تخلف و پسماندگی و دفاع از حقوق زن از دی ماه سال 1358 تا کنون بگوش میرسد.
ارتش سرخ تزار روسیه یا شوروی برای رسیدن به یک جمله اهداف استراتژیکی از جمله دست یافتن به آبهای آزاد خلیج فارس و دریای عمان خواست دایرهی قدرت خویش را افزایش دهد که قرعهی این بخت شوم بنام افغان افتاد!

اشغال، كرزی و شیعه

نویسنده: احمد فارسی از کابل
اشغالگران و همکارانشان مانند کرزی و دارودسته اش غیر از بدبختی و فلاکت چیزی برای ملت بیچارۀ افغانستان به ارمغان نیاورده اند.
جنایتکاران صلیبی بعد از حمله به افغانستان انسانهای کثیفی مانند خود را به طرق مختلف بر ملت مظلوم ما حاکم کردند و  پلیدی های بیشماری را به ارمغان آوردند...
بیایید  این حقیقت را بنگریم.
کابل پایتخت افغانستان است، کشوری که متشکل از اکثریت سنی است بلکه مناطقی اند در افغانستان که اصلا نمیتوانی اثري از تشيع بیابی.
شیعیان در مسیر تاریخ افغانستان اقلیتی اند که نقش بارزی را در تاریخ این کشور نداشته اند نقشی که بتوانند به آن افتخار کنند البته افتخاری که مبنی بر واقعیتهای تاریخی است نه افتخاری که مبنی بر تزویر و دروغ است!!
آنچه در تاریخ ثابت است این است که شیعیان تنها در سایه اشغال کفار و نوکری بیگانه میتوانند قامت بیافرازند واین واقعیت تاریخی است که نمی توان از آن انکار کرد.
هنگامی که روسها چند صباحی را در افغانستان سپری کردند خواستند در ساختار سیاسی کشور انقلابی را بیاورند سلطان علی کشتمند که از جناح پرچم مارکسیستی بود شیعه ی بود که مدت مدیدی را در پست نخست وزیری گذرانید وی با اینکه در ظاهر یک کمونیست بود اما انتسابش به مذهب باطل شیعه، وی را واداشت که بر اهل مذهبش تکیه کند. ودر روزهای محرم در پهلوی آیت .. توکلی در تکیه خانه ها شرفیاب گردد.
شیعیان در روز های محرم به جاده های میریختند و شعار های عجیبی سرمی دادند البته هدف از این شعار ها این بود که این اقلیت مذهبی می خواست که ثابت کند که آهسته آهسته از مغاره ها بیرون می آیند و عقاید منافی با اسلام را علنی میسازند.
حکایت می کنند که در زمان رژیم شاهی در افغانستان در تکایا فریاد می کشیدند که (ای حسین چون زورت نرسید چرا دوتا نکردی) و دوتا کلمه ایست که معنایش گریز وفرار است. که بدون شک دشنام مستقیم به حسین رضی الله عنه است.
هنگامی که خمینی مرد، شیعیان در جاده های کابل ریختند و شعار میدادند که (چه شیعه چه سنی رهبر فقط خمینی) و این شعار را وقتی میدادند که نجیب الله حاکم کمونیستی کابل بود!!
اما اشغال امریکایی میدان فعالیت این فرقه را گسترده ساخت بلکه علنا برای نخستین بار نکاح موقت یا متعه را علنی ساختند، سب و دشنام صحابه رضی الله عنهم با اینکه در قبل از این نیز در روز های مشخص معمول بود، اما بعد از اشغال امریکایی این دایره نیز عریض و پهن گردید. اگر دیروز دشنام در ابوسفیان و معاویه رضی الله عنهما محصور بود امروز صحابه دیگری را نیز فراگرفته است بطور مثال در سایت محسنی که وی را مجتهد میگویند وبرخی ساده لوحان منسوب به اهل سنت وی را انسان معتدل گمان میکنند به صراحت نوشته بود "که فاطمه را، عمر به شهادت رسانید"!!
خبیثی دیگری عمرو بن العاص رضی الله عنه را به ماکیاول تشبیه می کنند العیاذ بالله.
کرزی این دلقک استعمار که ماهانه از تهران مبالغ هنگفتی می ستاند تا بتواند یک قبله دیگری نیز در قبله هایش اضافه کند نیز خدمات بی شایبه ای را به این فرقه انجام میدهد محسنی در سفرش به ایران چنان کرزی را می ستاید که گویی امام معصومی باشد!!  بلکه ایت... سید محمد شیرازی که میزبان محسنی بود نیز وی را ستود که بنده را واداشت که در مقاله بنویسم که شاید روزی بیاید و این آیات.... کرزی را به امام مسمی بسازند و فصلی را در (بحار الانوار) مجلسی بیافزایند که "باب ما ورد فی مناقب الامام کرزی وما ورد فی ثناء الأئمة عليه" البته شايد برخي خوانندگان تعجب کنند اما این موضوعی نیست که ما را متحیر بسازد بحارالانوار حاوی مطالبی است که شاید در خرافات و خزعبلات کتابی در بشریت مانند ونظیر این کتاب نوشته نشده باشد.
با حقایق فوق میتوان به خوبی دانست که اگر زائر شهر کابل در ماه محرم وارد این شهر گردد شاید گمان کند که به شهری از شهرهای ایران وارد شده است. اشغال وکرزی و شیعه عناصری که در قالبی، ترکیب عجیبی را تولید کرده اند که به جز شخصی مانند مجلسی کسی دیگری نمی تواند اسم مناسبی را برای این ترکیب اختیار نماید!!

قلدری نظام ایران در هرات

قلدری نظام ایران در هرات
ویژه سنی نیوز: رئیس عمومی اطلاعات و فرهنگ هرات، از جیره خواران نظام آخوندی ایران، طی دستوری از شبکه‫ های کیبلی ولایت هرات خواست تا از نشر شبکه‫ های توحیدی اهل سنت ( وصال حق – کلمه – نور) خودداری نماید.
از دیر زمانی است ایران ولایت هرات را برای مدیریت هجوم فرهنگی خود در افغانستان آماده می‫سازد.
اقلیت ناچیز شیعه هزاره که شرورترین ملیت در بین روافض جهان به شمار می‫آید، و به تصرفات تنش‫زا و غیر انسانیش چون؛ گردن زدن جوانی مسلمان در مراسم "رقص مرده" زبانزد خاص و عام است، تا دهه چهل و دمکراسی دروغین ظاهر شاه مراسم قمه و سینه ‫زنی که حقد و کینه توزی را در جامعه افغانستان آبیاری می‫کند، را بصورت مخفی برگزار می‫کردند. از اوائل دهه چهل این مراسم چون از سوی شیعیان عبادی تلقی می‫شد در عبادتکده ‫های آنها بصورت علنی برگزار شد.
در زمان رژیم دست نشانده روسیه کمونیست - به رهبری نجیب  - که تلاش داشت با ایجاد دوگانگی و برهمزدن همبستگی مسلمانان فضا را برای خود مهیا سازد برای اولین بار مراسم سینه ‫زنی شیعیان به خیابانهای کابل منتقل شد که خود نجیب در آن شرکت داشت!..
اسماعیل خان؛ والی پیشین هرات، که از سیاستهای ایران در بدست گرفتن هرات آگاه بود تلاش داشت به گونه ‫ای مانع افراطگریهای کشور همسایه شود، ولی با تعیین سید حسین انوری به عنوان والی هرات معادله بکلی تغییر یافت. این والی جدید که خودفروخته دولت آخوندی ایران بود و از پستان نفت ایران تغذیه می‫شد به شیعه‫ های هزاره که یکباره به شهر هرات حمله‫ ور شده بودند، و به افواج شیعه که از ایران به این شهر گسیل داده شده بودند تذکره (شناسنامه) هراتی داده زمین‫های دولتی اطراف اسلام قلعه ( بازارک مرزی با ایران) و زمینهای منطقه اسحاق سلیمان را به هزاره ‫ها واگذار کرد.
در محرم سال 1384 برای اولین بار ایران خواست تا بازوهای خود را در هرات به نمایش گذاشته به جامعه اکثریت چشم سرخی نشان دهد. طی یک برنامه طرح ریزی شده در مشهد کاروانهای مسلح شیعه که در حال سینه‫زنی و نوحه خوانی بودند بیکباره به مسجد جامع هرات حمله برده فاجعه بسیار هولناکی را رقم زدند. این کشتار وحشیانه بیش از 350 کشته و زخمی برجای گذاشت. ( جنایتی درست مشابه با آنچه در راولپندی پاکستان در محرم امسال مرتکب شدند).
از آنروز به بعد ایران با گسترش آموزش نظامی هزاره ‫ها و مسلح ساختن آنها در شهر هرات، و با باج دادن به برخی از مسئولین خودفروخته، و استفاده ابزاری از برخی سنی‫های خودباخته، و دامن زدن به فتنه ‫افروزی و اختلاف سازی در فضای اهل سنت، روز بروز بر قدرت خود در شهر هرات می‫ افزاید.
روند روز افزون بیداری در سطح جامعه فارسی زبان چه در ایران و چه در افغانستان وتاجیکستان، مذهب پوچ تشیع صفوی را زیر سؤال برده است.
شبکه ‫های توحیدی اهل سنت (وصال حق، نور و کلمه) در این بیداری نقش بسزایی را ایفا کرده ‫اند.
مشارکتهای شخصیتهای هراتی امثال استاد دانشمند "فضل الحق سلیمانی"، و سخنران ورزیده و نامدار هرات "مولوی مجیب الرحمن انصاری" و دیگران در برنامه ‫های تلویزیونی این شبکه ‫ها، و همیاری اهلسنت و شیعه‫ های بیدار با این رسانه ‫ها خواب و آرامش را از چشمان فتنه ‫افروزان شیعه، و آخوندهای قم ربوده است.
کابوس بیداری ملت و بازگشت هرات به توحید، و متلاشی شدن خواب و خیالهای استعمار فرهنگی سیاسی هرات توسط ایران، نظام تهران را بر آن داشت تا با بحرکت درآوردن جیره‫ خواران خود در هرات جلوی رسیدن این رسانه ‫ها به ملت را بگیرد!
اما آیا واقعا هرات مستعمره ایران است تا ولایت فقیه بدون ترمز در آن ویراژ دهد؟!
آیا نظام ولایت فقیه پاسداران آدم کش سپاه قدس را از کشتارگاه سوریه فرا خوانده به هرات گسیل خواهد داشت تا آنتن‫های ماهواره‫ای مردم را بالای خانه هایشان بزیر انداخته زیر تانک له کنند. مگر هرات شهرکی از توابع مشهد شده است؟!
روشنفکران هرات این حرکت دیکتاتور منشانه و قلدرانه فرهنگ سیتزی جیره‫ خواران ایران در شهر خود را به شدت نکوهش کرده آنرا ادامه سیاستهای ضد آزادی بیان ایران شمرده، مردم را به سرباز زدن از آن تشویق می‫کنند.
بسیاری از روشن اندیشان شهر کیبل ها را تحریم کرده از راه ماهواره شبکه ‫های توحیدی را به خانه ‫هایشان آورده ‫اند.
شبکه‫ های توحیدی اهل سنت در حقیقت دانشکده ‫های آموزش آداب و فرهنگ اسلامی و عیقده توحید و یکتاپرستی برای مردم فارسی زبان هستند که بصورت رایگان، با اسلوبی حکیمانه، و با پاینبدی و احترام به تمام ارزشهای اخلاقی وانسانی در پی رشد جامعه می‫باشند. صداقت و اخلاص جوانان برومندی که در این شبکه ‫های ماهواره‫ای ادای مسئولیت می‫کنند مردم تشنه به حقیقت را شیفته آنها ساخته است.
دخالتهای بی‫رویه حکومت آخوندی ایران در کشورهای همسایه؛ عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان، و تلاش برای برافروختن آتش جنگی مذهبی درست در راستای سیاستهای غرب، تا اهرمهای وجودی خودش را تقویت بخشیده رضایت استعمارگران را بدست آورد بر کسی پوشیده نیست.
آیا این فشارها بر اکثریت سنی مذهب افغانستان در زمانی که نیروهای استعمارگر غربی در فکر بیرون رفتن از این کشور می‫باشند، تلاشی است از سوی سران ایران برای برافروختن آتش فتنه ‫ای مذهبی در میان ملت افغان تا نیروهای غربی را از خالی کردن میدان صرف نظر کنند و افغانستان هرگز هویت ملی خود را باز نیابد؟ چرا که منافع عمامه‫ های صفوی حاکم بر ایران همواره در تضاد با یک افغانستان ملی و آرام بوده و هست.
این سیاست ضد انسانی جیره‫ خواران ایران در هرات همانگونه که پرده از شکست عمیق نوکران ولایت فقیه، و ریزش افکار و اندیشه ‫های پوچ و توخالی تشیع صفوی برمی‫کشد، برهانی است ساطع بر موفقیت و پیروزی شبکه ‫های توحیدی بر رسانه‫ های ایرانی که از پول بیت المال مردم ایران و خون ملت ستمدیده تزریق می‫شوند.
نویسنده: حسن تیموری - مشهد

نقش رژِیم ايران در تضعیف افغانستان

ابراهیم یوسفی ـ تهران 
ویژۀ سنی نیوز: شاید عنوان مقاله ما برای بسیاری از شهروندان ایرانی و افغانی نا آشنا به ایران و سیاستهای ددمنشانه آن اندگی مبالغه آمیز وشگفت انگیز بنماید.
اما واقعیت این است که  سیاستمداران کج اندیش ایران همواره در طول تاریخ تلاش کرده اند که همسایه قدرتمندشان را که از لحاظ مذهبی نیز در نقطة مقابل آنان قرار دارد را  تضعیف و ناتوان و رنجور کنند.
اگر نگاهی گذرا به عمق روابط تاریخی و سیاسی و اقتصادی ایران و افغانستان انداخته شود کاملا  روشن و هویدا است که به صرف نظر از اینکه دو ملت همسایه و نخبگان و فرهنگیان فهیم دو کشور هرگز چنین دید خصمانه ای درباره یکدیگر ندارند اما سیاستمداران مغرض و فرصت طلب ایران در  هر زمان سعی کرده اند, به افغانستان سنی و آزاده به دید یک دشمن مترصد نگاه کنند که همواره  در کمین نشسته که مصالح ایران را ببلعد.
دشمنی ایران و افغانستان از آنجایی آغاز گردید که گویا افغانیها جسارت کردند  و استرداد استقلال خود را اعلان نمودند سال 1126 مصادف با 1919  میلادی تاریخی بود که افغانستان به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد.
از آن پس ایرانیان کینه افغانی و افغانستان را به دل گرفتند و همواره برای تضعیف آن برنامه ریزی نمودند.
جنگهای یکی دو قرن گذشته بین ایران و افغانستان گاهی با رنگ سیاسی و گاها با صیغه مذهبی بیانگر عمق این فاجعه غیر قابل توجیه است.
به صرف نظر از جزئیات جنگهای گذشته آنچه که توطئه علیه افغانستان را شکل داده و منجر به یک تعصب عمیق و ریشه دار علیه هر آنچه افغان و افغانی است گردیده, تنها عنصر ملی گرامی در ایران نیست.
علاوه بر ملی گرایی افراطی, قوم پرستی مفرط و تعصب مذهبی و حس خود بزرگ بینی فرهنگی و اجتماعی از دیگر عواملی است که زیر بنای این تعصب خشک و کینه های متراکم و عقده های انباشته علیه ملت و کشور افغانستان گردیده است.
با اینکه خود کشور ایران از چندین ملیت و دین و مذهب شکل گرفته است اما تعصب فارسی و شیعی آن بر سایر اقوام و مذاهب و ادیان غالب گردیده است و از آنجایکه مذهب حاکمان غالب و متعصب صفوی ترکی بوده لذا ترکان ایران خود را در کنار فارسها حاکمان و  مالکان اصلی ایران می دانند.
و اما در برابر افغانستان از آنجایی که سایر اقوام ایرانی عمدتا سني مذهب هستند لذا حسیاسیت چندانی در برابر کشور همسایه شان ندارند اما تعصب رسمی فارسی و شیعه در برابر افغانستان عمدتا اهل سنت بسیار افراط گرایانه است.
بلکه در این چند دهه اخیر بویژه از اوایل دوره پهلوی بدینسو قضیه بسیار حساس شده و کار به تحقیر و توهین کشیده شده و به دلیل  سوء رفتار سیاستمداران بد کردار و کج اندیش و رسانه های همسو با آنان بخش بزرگی از ملت ایران نیز گویا باور کرده اند که ژن و نژاد ایرانی از ژن افغانی مطلقا بهتر و برتر است!.
و فراتر از این گویا ایرانی ها برای ارباب بودن و افغانها برای نوکر بودن آفریده شده اند! البته نمی توان انکار کرد که بدلیل فقر و ورشکستگی اقتصادی در دهه های اخیر که موج عظیمی از شهروندان افغانی مجبور شده اند برای کار به ایران سرازیر شوند و در نتیجه برخی اوباش افغانی با استفاده از فرصت به کارهای خلاف اخلاق و عفت دست بردند این امر می تواند یکی از عوامل وضعیت نا هنجار کنونی باشد.
اما اصل قضیه این نیست با نیم نگاهی به سوابق رابطه دو کشور و موضعگیری های سیاسی ایران در قضایای افغانستان خود به خود روشن می شود که موضوع ریشه عمیق دارد.

Thursday, June 20, 2013

دشمن مخفی اسلام

دشمن مخفی اسلام
ثنا و ستایش پروردگار جهانیان راست که سزاوار بندگی است و جز او هیچ ذاتی نیست و محمد ص بنده و فرستاده اوست
دوستان عزیز و نهایت محترم میخواهم در این مقاله راجع به دشمن مخفی اسلام که همواره کوشش نموده به هر شکلی از اشکال که میشود دین اسلام را مورد حمله قرار دهد بنویسم
دین اسلام همانا از اول در گیر دشمنان خود بوده و این دشمنان آنگونه سرسختانه با اسلام دشمنی کردن که تاریخ نظیر آن را در خود ندیده است، بلی از زمانیکه کلمه توحید به حیث اولین کلمه مسلمانان گردید دشمنان آشکار و پنهان اسلام در مقابل این کلیمه توحید که دروازه دخول و خروج اسلام است آنچنان حساسیت از خود نشان دادن که هزارها مردم بیگناه مسلمان ما را مورد قتل عام، سوزاندن خانه و کاشانه شان و نیز بیرون کردن از خانواده های شان حتی به شهادت رسانیدن مادران نزد کودکان شان و به شهادت رسانیدن کودکان نزد مادران شان و دیگر دشمنی های که تاریخ در طول مسیرش از همان آوان پیدایش انسان تا  حال به خود ندیده بود شدن.
این دشمنی همانا دشمنی با انسان های این سرزمین نبوده فقد دشمنی شان بخاطر عقاید توحیدی و دین اسلام بوده است هرگاه تاریخ را ورق بزنید خوبتر از دشمنان اسلام که در هر زمان و مکان این دشمنان چی دشمنی های فجیع را با اسلام انجام دادن، دشمنی های که از بیرون راندن پیغمبر(ص) از شهر اصلی اش، سنگ باران کردن پیغبر(ص) ، توحین نمودن پیغمبر(ص) ، حتی دسیسه به شهادت رسانیدن پیغمبر(ص)  شروع و تا به ویران نمودن خانه و کاشانه مسلمانان، به شهادت رسانیدن زنان، اطفال، کهنسالان مسلمان و به شهادت رسانیدن خلفای راشیدن، به شهادت رسانیدن نوسه های پیغمبر(ص) ، توهین مادران مومنان، اصحاب و یاران او و ده ها مواردی دیگر در قرون اولی اسلام شروع و تا امروز ادامه داشته و دارد و ادامه خواهد داشت چرا که این دشمنان آنچنان برنامه ریزی های را در پیش دارند که میخواهند به هر شکلی از از اشکال که میشود  این دین را مورد تجاوز فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و دینی قرار دهند تا باشد که اسلام را خار و ذلیل گرداند.
تاریخ برای ما و شما دشمن های آشکار اسلام را خوبتر معرفی نموده است و این دشمنان آشکار اسلام همان های اند که به شکل علنی و آشکارا دشمنی خود را با اسلام از همان اوایل اسلام شروع کرده اند و تا حال هم ادامه دارد مانند غزوه های که پیغمبر(ص)  با این دشمنان اسلام انجام داده هم چنان جنگ های که خلفای راشیدن و اصحاب پیغمبر ص در هر وقت و زمان با این دشمنان آشکار انجام داده شروع و تا جنگ های صلیبی و جنگ های که تا  امروز هم ادامه دارد. خوبتر شاهد آن هستیم کسانیکه خود را دشمن آشکار اسلام اعلان کرده اند همه مسلمانان با آنها آشنایی دارند و همیشه در مقابل شان در حال نبرد اند، اما چیزی که مهمتر از این دشمن آشکار اسلام است همانا دشمن مخفی اسلام است که هر روز از طریق نام اسلام و نام مسلمان آنچنان باعث قتل و کشتار زنان، اطفال کهنسالان و مردم مسلمان اند که هیچ کس متوجه این دشمن نیست این دشمن با برنامه ریزی دقیق خود آنچنان در بین ما مسلمانان نفوس نموده که تاریخ هم در مورد این ها قضاوت درست انجام نداده است این دشمن مخفی مثل یک زهر سمی در بین جامعه اسلامی آنچنان تاثیرات آهسته مرگ بار خود را به و جود آورده است که هییچ طبیبی قادر به شناسایی این زهر سمی نیست این زهر هر روز تاثیرات مخرب فرهنگی، سیاسی، دینی، نظامی و اجتماعی ویرانگر خود  در جامعه اسلامی میکند که هیچ کس حتی زیاتر داشنمندان اجتماعی، دینی، سیاسی و نظامی متوجه این زهر کشنده مرگبار نبوده است این زهر مخفی هر روز مسلمانان زیادی را به کام مرگ مذهبی، مرگ فکری و مرگ حقیقی میبرد و عده زیاد مسلمانان دیگر را هم روز به روز با این زهر سمی آلوده میکند اما چیزی که مهم است همان تحقیق و پژوهش در مورد این زهر مخفی است که نه دولت مردان کشور های اسلامی نه دانشمندان اسلامی و نه مسلمانان در این مورد کاری انجام نداده اند و هیچ احساس مسولیت نمی کنند.
بلی دوستان محترم این دشمن مخفی اسلام هر روز در کشور های اسلامی در حالت سم پاشی است و مسلمانان را در حالت مسموم کردن است، اما بیخبر از این که این همان کسانیست که دشمن مخفی اسلام نام دارد این دشمن جز مذهب تشیع و فرقه های منشعب آن دیگر کسی نیست این مذب تشیع از همان آوان پیدایش اش جز دشمنی با قرآن، سنت پیغمبر(ص) ، همسران پیغمبر(ص) ، اصحاب و خلفای راشیدن، جگر گوشه های پیغمبر(ص) ، نواسه ها، داماد های پیغمبر(ص) و اهل بیت پیغمبر(ص)  شروع و با کشتار مسلمانان و مانع شدن مسلمانان از دعوت کفار به دین اسلام و انتشار اسلام به دیگر کشور ها و به شهادت رسانیدن دانشمندان مسلمان و قتل عام مسلمانان در کشور های اسلامی و نیز ویران نمودن مساجد و به زندان انداختن مسلمانان و سوق دادن مردم به طرف بدعت ها و قبر پرستی و مقابله نمودن با دستوارت اسلام و نبش قبر نمودن اصحاب وزنده سوزاندن اطفال زنان کهنسالان و دها جنایت فجیع دیگر که شاهد آن هستیم از این مذهب خرافی تشیع که خود را با اسلام پیوند داده اما تمام راه و روش اش جز مخالف با فرامین اسلامی چیزی دیگری نیست هستیم این مذهب خرافی همان مذهبی است که در این روزها کشتن و قتل غیر تشیع در ایران را مباح علان کرده است.
این دشمن مخفی اسلام همانا تشیع و فرقه های منشعب اش، دوستان همان دشمنان آشکار اسلام اند اما آنچنان ما مسلمانان را گول میزنند که ما و زیاتر مسلمانان فکر میکنند که این دشمن ما نی بلکه دشمن دشمنان اسلام اند. اما همان باداران شان از هر حرکت که این مذهب خرافی بالای مسلمانان انجام میدهند همایت میکنند که از هیچ کس حمایت نمی کنند این دشمن مخفی انچنان دولت مردان و زیاتر دانشمندان ما را با برپای نشت های تحت نام روز ازادی قدس روز بیداری اسلامی و غیره گرد هم جمع آوری میکند و همان سخن های شیطانی شان را گوشزد به این علما میکنند که تاریخ نظیرش را ندیده اما این دولت مردان و دانشمندان ما آنچنان سکوت را اختیار میکنند که گویی همه سخنان این ها گفته های اسلامی است اما هیچ دانشمند و دولت مردانی را ندیدم که در این نشت ها انگشت انتقاد را به طرف این مذهب بلند نماید و از خیانت های که در حق اسلام و مسلمانان انجام دادن سخن گوید.
این دشمن مخفی اسلام با شعار های عوام فریبانه خود آنچنان جهان اسلام را فریب میدهد که هیچ  مسلمان و دولت مردان و دانشمندان از این فریب ها اگاهی ندارد و فکر میکند این شعار ها همانا شعار های واقعی است اما نمیدانند که در پشت پرده آنچنان این دشمن مخفی اسلام با همان دشمنان آشکار اسلام که بر علیه شان شعار میدهند یک دیگر را در اغوش میکشند که مسلمان برادر مسلمانش را در آغوش نمی کشد این دشمن مخفی با راه اندازی شبکه های جاسوسی به همکاری دشمنان آشکار اسلام آنگونه کسانی را که با این دشمن مخفی دشمنی دارد را شناسایی و از بین میبرد که هیچ دولت مردانی متوجه این ها نمی شود هم چنان این دشمن مخفی با را اندازی شبکه های ماهواری صوتی و تصویری، چاپی و انترنتی آنچنان اخبار جهان اسلام را تغیر میدهند که مردم عوام نتوانند از ظلم های که این دشمن در حق مسلمان میکنند خبردار شوند هم چنانان این دشمن مخفی آنگونه نفاق و را دربین مسلمانان میندازد که دشمن اشکار اسلام از این کار عاجز است این دشمن مخفی با ساختن واژه های جدید فکر مردم عوام و حتی دولت مردان و دانشمندان اسلام را تغیر میدهد که گویی جادوی بیش نیست این دشمن با واژه های جدید و لقب دادن مسلمانان راستین به این واژها مثل واهبیت، مسلمانان افراطی، صلفی گری و دها واژه های جدید میخواهد در بین مسلمانان تخم نفاق را کشت نماید .
این دشمن مخفی هم چنان آرام نیست و در حال تحریف قران کریم احادیث پیغمبر(ص)  و دیگر اصول دین هستن یک از بارز ترین دشمنی های این مذهب خرافی همانا قایل شدن به تحریف قران کریم، مقدم دانستن علی و فاطمه و حسن و حسین نسبت به تمام ارزش های اسلامی است و نیز دشنام دادن به همسر و مادر مومنان و خلفای راشدین و رواج دادن ازدواج موقت پرداخت خمس لقب دادن حضرت علی به به جای جان نشینی پیغمبر و نیز تشویق مردم به زیارت کربلا و دیگر اصحاب و دانشمندان اسلام و دور نگهداشن همه مسلمانان از قران و سنت و نیز توهین به خود و مسلمانان مثل لت و کوب خود در روزهای عاشورا و مباح دانستن کشتن و به قتل رسانیدن غیر تشیع و نیز دها خرافات ضد اسلامی و غیره شده اند.
این دشمن مخفی اسلام همیشه با تشکیل حزب ها خونخوار اما به نام اسلام مثل تاسیس حزب الله لبنان، حزب جمهوری اسلام ایران، حزب وحت اسلامی افغانستان و حزب حرکت اسلامی افغانستان و هزار ها احزاب دیگر در کشور های اسلامی آنچنان با این نام ها مردم مسلمانان را فریب میدهد که دشمن واقعی مسلمانان را فریب نداده است امروز ما شاهد این مدعا هسیتم که این حزب خصوصا حزب الله لبنان و حزب های تشیع ایران امروز در سوریه آنگونه در حال قتل عام مسلمانان است که در طول تاریخ شاهد آن نبوده ایم هم چنان حزب حرکت اسلامی و حزب وحت اسلامی در افغانستان ما شاهد آن هستیم که در جنگهای داخل در افغانستان آنچنان جنایاتی را بالای مسلمان انجام دادن که شاهد این تا حال نبوده ایم مثل کوبیدن میخ در فرق ، بریدن پستان زنان و دختران، قطع اعضای تناسلی مردان، کشیدن چشم ، بریدن گوش و بینی ، خوراندن مواد غایطه و ادرار ، برهنه نمودن و نیز تجاوز بالای این زنان و دختران نزد شوهر و برادران و پدران شان و نیز تماشای زیمان زنان مسلمان و بعد قتل طفل و بعدا مادر این اطفال و ده ها جرایم ضد انسانی را در افغانستان به نام اسلام این دشمن مخفی اسلام همانا مذهب خرافی تشیع انجام داد.
در فلسطین این دشمن مخفی اسلام آنگونه جوانان این سرزمین را با کمک چند موشک بدنام میکند و این جوانان را تشویق به پرتاب این موشک های کم برد میکند تا با این کار خود شعله های حمله اسراییل را بر مردم مسلمان این سرزمین تحریک کند در حالیکه این موشک ها فاصله بسیار کم شلیک میشود و هدف های مهم را تحت هدف قرار داده نمی تواند و از آنسو آن دشمن آشکار اسلام چنان بمباران سنگین را در مقابل این چند موشک بالای مسلمانان شروع میکند که در یک ساعت دها کودک زنان مسلمان را به کام شهادت میبرد.
در ایران از زمان به روی کار امدن خمینی و خامنه یی آنچنان بالای مسلمانان اهل سنت ظلم و جنایات را مانند دستگیری دانشمندان اسلام و جوانان را تحت عنوان همکاری با وهابیون و بعدا اعدام این افراد و نیز ویران کردن مساجد مسلمانان و تبدیل نمودن این مساجد به ساحه سبز و نیز ویران کردن مدرسه های اسلام و کشتار زنان و کودکان به بهانه های عملیات های و بیرون کردن اهل سنت از تمام چوکی های مهم دولتی و غیره شاهد هستیم.
در سوریه همه ما و شما شاهد هستیم که رهبر سوریه همان بشار اسد که یک از حامیان این مذهب خرافی است هر روز با بمباران مناطق مسکونی، قتل عام های دسته جمعی در شهر های سنی نشین، نیز سوختاندن اطفال، زنان، کهنسالان، استفاده از صلاحهای شمیایی بالای مسلمانان، لت و کوب نمودن مسلمانان تا این که به شهادت برسند، به شهادت رسانیدن اطفال نزد مادران شان و به شهادت رسانیدن مادران نزد اطفال شان، قطع اعضای تناسلی مردان دستگیر شده و بعد اعدام این افراد، نبش قبر اصحاب پیغمبر، بمباران مساجد و غیره را همه روزه شاهد هستیم.
در عراق از زمان که این مذهب خرافی به کمک دشمنان آشکار اسلام قدرت را بدست گرفت بعد از به شهادت رسانیدن شهید صدام حسین آنچنان جنایات قتل و کشتار زنجیره اهل سنت را در این کشور به راه انداخته که ما شاهد این هستیم هم چنان اجازه ندادن اهل سنت در پست های مهم دولتی و گرفتن تمام کنترول دولت به دست خود هر روزه در قتل و کشتار اهل سنت در این کشور ادامه میدهند.
این دشمن مخفی اسلام در خفا آنگونه دست دوستی و همکاری با دشمن های آشکار اسلام داده است که این دشمن های آشکار اسلام در هروقت و زمان از این مذهب خرافی حمایت میکند نه تنها حمایت های نقدی بلکه حمایت های نظامی امروز شاهد آن هستیم که روسیه یکی از بزرگترین  دشمن آشکار اسلام در بخش نظامی دولت ایران، سوریه و لبنان را همکاری علنی میکند و نیز همان پایگاهای اتمی که در ایران در حال ساخت و ساز است همکاری جدی میکند و هزارها دانشمند نظامی و هستوی روسیه در ایران در حال انجام وظیفه است و نیز دولت سوریه را کمک های نظامی شدید همین دولت روسیه میکند در این لست های که این مذهب خرافی تشیع را همکاری نظامی و اقتصادی میکند امریکا، چین، کوریای شمالی، انگلیس، المان، فرانسه، و اکثر کشور های اروپایی اند که به شکل علنی و مخفی در حال کمک اند.
ما شاهد این هستیم که در کشور های که اکثرا دولت شان نزد دولت مردان اهل سنت اند در صورتیکه یک نفر کشته میشود تمام کشور های جهان یعنی دشمن های آشکار اسلام صدای خود را بلند میکنند و خواستار محکوم کردن این اعمال میشود اما در کشورهایکه اکثر دولت مردان ان اهل تشیع همان دشمن مخفی اسلام است در صوریکه هزارها نفر به شکل علنی به شهادت میرسند و زنده سوختانده میشود این دشمن های آشکار اسلام هیچ سخن نمی گویند و حق را به جانب دولت مردان تشیع میدهد امروز ما شاهد آن درسوریه هستیم به صدها هزار نفر اطفال زنان مردان شهید میشوند و هیچ کشوری امریکای و اروپای دخالت نمی کند حتی این جنایات را محکوم نمی کنند.
دوستان عزیز نیرنگ ها و دسیسه های این دشمن مخفی اسلام آنچنان مرموز و پیچیده است که نمی شود در این مقاله آن را نوشت برای مطلع شدن از نیرنگ های این دشمن مخفی اسلام باید تاریخ خیانت های این مذهب خرافی را مورد مطالعه و بررسی قرار داد
دوستان محترم بیاید این دشمن مخفی اسلام را همانا این مذهب خرافی تشیع را به تمام مسلمانان معرفی نمایم و نگذاریم هرکس با نام من مسلمان هستم در صدد از بین بردن اسلام و مسلمانان شود.
لطفا این مقاله را به زبان مختلف ترجمه نماید و تمام جهان اسلام را از نیرنگ های این دشمن مخفی با خبر سازید و از دانشمندان اسلام خواستار تحقیق در رابطه به خیانیت ها تشیع و دشمنی مخفی این مذهب خرافی با اسلام و مسلمانان هستم .
التماس دعا