Saturday, March 8, 2014

نقش رژِیم ايران در تضعیف افغانستان

ابراهیم یوسفی ـ تهران 
ویژۀ سنی نیوز: شاید عنوان مقاله ما برای بسیاری از شهروندان ایرانی و افغانی نا آشنا به ایران و سیاستهای ددمنشانه آن اندگی مبالغه آمیز وشگفت انگیز بنماید.
اما واقعیت این است که  سیاستمداران کج اندیش ایران همواره در طول تاریخ تلاش کرده اند که همسایه قدرتمندشان را که از لحاظ مذهبی نیز در نقطة مقابل آنان قرار دارد را  تضعیف و ناتوان و رنجور کنند.
اگر نگاهی گذرا به عمق روابط تاریخی و سیاسی و اقتصادی ایران و افغانستان انداخته شود کاملا  روشن و هویدا است که به صرف نظر از اینکه دو ملت همسایه و نخبگان و فرهنگیان فهیم دو کشور هرگز چنین دید خصمانه ای درباره یکدیگر ندارند اما سیاستمداران مغرض و فرصت طلب ایران در  هر زمان سعی کرده اند, به افغانستان سنی و آزاده به دید یک دشمن مترصد نگاه کنند که همواره  در کمین نشسته که مصالح ایران را ببلعد.
دشمنی ایران و افغانستان از آنجایی آغاز گردید که گویا افغانیها جسارت کردند  و استرداد استقلال خود را اعلان نمودند سال 1126 مصادف با 1919  میلادی تاریخی بود که افغانستان به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد.
از آن پس ایرانیان کینه افغانی و افغانستان را به دل گرفتند و همواره برای تضعیف آن برنامه ریزی نمودند.
جنگهای یکی دو قرن گذشته بین ایران و افغانستان گاهی با رنگ سیاسی و گاها با صیغه مذهبی بیانگر عمق این فاجعه غیر قابل توجیه است.
به صرف نظر از جزئیات جنگهای گذشته آنچه که توطئه علیه افغانستان را شکل داده و منجر به یک تعصب عمیق و ریشه دار علیه هر آنچه افغان و افغانی است گردیده, تنها عنصر ملی گرامی در ایران نیست.
علاوه بر ملی گرایی افراطی, قوم پرستی مفرط و تعصب مذهبی و حس خود بزرگ بینی فرهنگی و اجتماعی از دیگر عواملی است که زیر بنای این تعصب خشک و کینه های متراکم و عقده های انباشته علیه ملت و کشور افغانستان گردیده است.
با اینکه خود کشور ایران از چندین ملیت و دین و مذهب شکل گرفته است اما تعصب فارسی و شیعی آن بر سایر اقوام و مذاهب و ادیان غالب گردیده است و از آنجایکه مذهب حاکمان غالب و متعصب صفوی ترکی بوده لذا ترکان ایران خود را در کنار فارسها حاکمان و  مالکان اصلی ایران می دانند.
و اما در برابر افغانستان از آنجایی که سایر اقوام ایرانی عمدتا سني مذهب هستند لذا حسیاسیت چندانی در برابر کشور همسایه شان ندارند اما تعصب رسمی فارسی و شیعه در برابر افغانستان عمدتا اهل سنت بسیار افراط گرایانه است.
بلکه در این چند دهه اخیر بویژه از اوایل دوره پهلوی بدینسو قضیه بسیار حساس شده و کار به تحقیر و توهین کشیده شده و به دلیل  سوء رفتار سیاستمداران بد کردار و کج اندیش و رسانه های همسو با آنان بخش بزرگی از ملت ایران نیز گویا باور کرده اند که ژن و نژاد ایرانی از ژن افغانی مطلقا بهتر و برتر است!.
و فراتر از این گویا ایرانی ها برای ارباب بودن و افغانها برای نوکر بودن آفریده شده اند! البته نمی توان انکار کرد که بدلیل فقر و ورشکستگی اقتصادی در دهه های اخیر که موج عظیمی از شهروندان افغانی مجبور شده اند برای کار به ایران سرازیر شوند و در نتیجه برخی اوباش افغانی با استفاده از فرصت به کارهای خلاف اخلاق و عفت دست بردند این امر می تواند یکی از عوامل وضعیت نا هنجار کنونی باشد.
اما اصل قضیه این نیست با نیم نگاهی به سوابق رابطه دو کشور و موضعگیری های سیاسی ایران در قضایای افغانستان خود به خود روشن می شود که موضوع ریشه عمیق دارد.

No comments: