مجله
علمی حقيقت ياب مســـــــايل بين المللی دانشگاه «خاورميانه» شــــــهر
انقره کشـــــــور ترکيه بنام [جرقـــــه] در شــــماره ۱۵ خود، مورخ ۱۷
مارچ سال ۲۰۱۲ از قول دانشــــــمند و اســــــتاد علوم ســـــــــــياسی
پرفســـــــــــــــور دکتر طــيـب حيدر وغلو ترکش که در سال ۲۰۱۱ برای دو
ماه به افغانستان مسافرت و کاوش داشــــــــته نگاشـــــــته، با ترجمه و
تحليل از آن مطلب ذیل تقدیم میگردد:
دولتها
و رژيمهای حاکم ايران طی ادوار مختلف، با شيوههای همسان ددمنشانه،
خصمانه و تخريب گرانه خود با زور وزر در تخريب، نابودی، عقب نگهداری بنيادی
و مختل سازی صلح و همبستگی مردم از نيرنگهای شيطانی، جاسوسی، مذهبی
کارگرفته است. در تمام دورههای مختلف حاکمیت، سيستمهای حکومتی و رژيمهای
حاکم در افغانستان شواهد انکار ناپذير به دست داشته و دارند، که رژيمهای
ايران بخصوص رژيم سرکوبگر رضا شاهی، رژيم قرون وســـــطايی و منبر آخوندی
کنونی نسبت هر رژيم رافضی قبلی در امورات مختلف سياسی، نظامی، فرهنگی،
اقتصادی، عمرانی، بهره برداری اقتصادی و مناسبات و همبستگی مردمی افغانستان
با ابعاد بزرگ مداخله، و ايران بعد از سال ۱۳۷۹ هجری شمسی سريع در امور
افغانستان با تمويل، تکميل و تجهيز باندهای آدم کش، تروريست، غارتگر،
مزدور و چپاول تحت نام (مجاهد) (سپاه) (حزب الله) در افغانستان مرتکب
جنايات انکار ناپذير گرديده است.
با
رويکار آمدن رژيم دست نشانده، وابسته به اشغالگران ناتو به رهبری امريکا،
دست و پاه ايران، پاکستان، بعضی کشورهای عربی، چين و روسيه هدف سهم آنها
در اشغال باز نگهداشته شده است، ايران که طی قرنها آرزو ی چنين روزی را
داشت، با گشايش هفت کميته نظامی، کشفی، استخباراتی، جاسوسی،تخريبی، نفوذ
يابی و رخنهگری، بنامهای مستعاری کميته امداد امام خمينی، کميته تجليل
روز قدس، کميته تجليل تولد و مرگ خمينی، کميته تجليل روز عاشورا، کميته
تجليل روز انقلاب جمهوری اسلامی ايران، کميته انسجام رهبرد دستور امام
و...را در ۳۱ ولايت افغانستان گشايش داده و هم اکنون ۲۵۷۰۰۰ جوان، پسر دختر
افغان را تحت پوش استخباراتی خود قرار داده و اکثر آنها با سلاح نيز مجهز
ميباشند، و تحت هدايت، رهبری سپاه پاسداران، کميته قدس فعاليت، و در روز
ضرورت و موعود آنها به خيابانها ريخته کابل را به بيروت دوم و افغانستان
را به لبنان دوم مبدل میسازند، که همايش و رژه و قدرت نمايی آنها در يک
شهر 90 درصد سنی نشين قمهزنی روز عاشورا ميباشد، که در گذشتهها برای سنی
افغان، شیعه افغان، قزباش افغان و هزاره افغان يک پديده انحرافی،
افراطگرايی و ناسالم بوده و است.
اگر رهبران و سیاستمداران کشور وطن را به امریکا فروختند، آخوندان و ملاهای جیره خوار شان دین و مذهب خود را به ایران فروختند.
وقتی
در جادههای شهر کابل گشت و گزار نمایید خصوصا در ماه محرم، فکر نمیکنید
در کشورى که اکثر جمعیت آنرا اهل سنت تشکیل میدهد قرار دارید!
رنگ
و رخ و کوچه و بازار کابل همانند شهر مشهد یا قم ایران است وقتی چهار
اطرافت را نگاه کنید پارچههای سياه که نمونه سياه دلی است را بر سر دکان و
دیوار و موتر و....مشاهده میکنید، راههای ورودی شهر و راههای رئیسی
داخل شهر را با دروازههای سیاه که دال بر منهج سیاه شیعه است مزین نموده
اند.
مکاتب
و مدارس و دانشگاهها، رادیو و تلويزونهای بیشمار تحت رهبری پروگرام
سفارت ايران در کابل که هزینه آن به ملیونها دلار میرسد در همه مناطق مهم
افغانستان دست بکار هستند، ایران توانسته است بوسیله ملاهای فروخته شده که
به شکم سیر، ولی از چشم گرسنه اند مذهب و طريقههای شيطانی خود را با نيرنگ
استخباراتی در میان مردم غافل افغان پخش نماید. توزیع پول و دعوتهای رسمی
به ایران تاثیر به سزایی در این راستا دارد، چون در یافته اند که این
ملاهای خائن,
یکباره دین و وطن را با موافقت و یا سکوت به غربیها فروختند و در برابر
جنایاتشان واکنشی از خود نشان ندادند، واینچنین به آسانی آنها را خریداری
نمودند. این فروخته شدهگان در این داد و ستد بهانه ی خوبی هم دارند که
ايرانی و افغان برادر همدیگر اند! در حالیکه خوب میدانند که رژيمهای
ايران هیچ وقت دوست افغان نبوده و نمیشود، برخی آنان تاریخ صفویها در
ایران را خوب میدانند که 99% مردم این کشور را با زور و جبر به قبول مذهب
_خود ساخته خود _مجبور ساختند. و این بار صفویهای معاصر میخواهند مردم
افغانستان را به وسیلۀ پول و شعار برادری و اخوت قلابی و دروغ بخرند.
دولت
داران دست نشانده کابل که تنها در فکر حفظ نام و نشان و منصب خود هستند
زمینۀ فعالیت را برای کفار و ملحدین و منافقین و فرقههای گمراه منسوب به
اسلام آماده ساخته اند. اما جای تأسف در اینجاست که ايران بوسیله ملاها و
علمای مشکوک و زر خريد, خود را ترویج میدهند! که با گذشت زمان اذهان مردم
عامه گرویده سياست شيطانی خمينی خواهد شد. طوریکه سال گذشته 14 دختر سنی
محصل حوزه علمیه خاتم النبیین آيت الله محسنى در كابل علنا اعلان نمودند که
به مذهب خمينی پیوستند.
علت
دیگری که باعث پیشرفت غیر مترقبۀ نفوذ ايران در افغانستان شده اینست که80%
قدرت حکومت فعلی بدست مزدوران ايران قرار دارد. کرزی که هنوز هویتش درست
معلوم نیست نظر به تبصره مردم, از زر خريدهای ايران، جاسوس پاکستان و غلام
امريکا است اینست روزگار ما افغانها در افغانستان! هرکسی در پی منافع و
مصالح شخصی خود است، دین در نزد جیره خواران وسیلهای بیش نیست اگر ضرورت
ایجاب کند همه از اسلام حرف میزنند و فکر میکنی که مسلمانان واقعی اند
اما اگر ضرورت ایجاب نکند آنرا کنار میزنند. بهمین خاطر امروز توزیع کتب
معتبر مذهب چاپ ايران در کابل بطور بیسابقه و مجانی گسترش یافته است.
سفارت ایران در کابل و دیگر مراجع تبلیغاتی شان به همه مراکز علمی و فرهنگی
افغانستان پیشنهاد کمکها و همکاریهای فرهنگی نموده حاضر است هر نوع کتاب
مورد ضرورت اهل سنت و شیعه افغانســـــــــتان را در اختیار شان قرار
دهند، حتی با امامان مساجد و مدرسین تماس گرفته شده و آمادگی هر نوع همکاری
را وعده میدهند.
حکومت
صفوی ایران توانست مذهب باطل و سراپا شرک و خرافات خود را بر مردم
افغانستان توسط وطن فروشان ودین فروشان وملاهای مصلحتجو و نادان
بقبولانند. البته برخی از این ملاها از عقاید و اهداف ناپاک ايران باخبرند
لیکن مصلحت دنیوی ایشان را کر و کور و گنگ ساخته. لیکن تعداد زیادی آنان
از عقاید ايران چیزی نمیدانند اگر در مورد ايران و آخند ايران از آنها
سوال شود میگویند ايرانی افغان برادرند و فرق تنها در طریقه دست بستن در
نماز و شستن پا در و ضو است، ولی این مسکینها نمیدانند که آخندهای ايران
در مورد ناموس پیامبر که مادران مؤمنان اند و در مورد اصحاب کرام که با
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم تا آخرین قطرهی خون شان ایستادند چه
میگویند؟!. و اينکه روز نامه گاردين در مورد مزدور ايران، شيخ الشياطين
قاتل هزاران کابلی، کندهاری آصف محسنی چه نوشـــــته است: "روزنامه فردا,
اخيرا مقالهای به قلم نوشين ارباب زاده در مورد قانون احوال شخصيه شيعيان
افغانستان چاپ کرد.
روز
نامه فردای شهر کابل در اين مقاله آورده است: قانون احوال شخصيت شيعيان
افغانستان که به اختلافات شديد در اين کشور ميان سنی مذهبهای اکثريت و
شیعه مذهب اقليت دامن زده، حکايت از مشکلات پيچيدهای دارد که افغانستان با
آن روبروست و اين اختلافات که نتايجش خون، قتل، بربادی و ويرانی است توسط
رژيم آخوندی ايران به وسيله شيخ آصف محسنی پياده و نافذ گرديد است: اين که
چگونه بين ارزشهای سنتی _مذهبی و شیعه _مذهبی با مطالبات قرن بيست و يکم
سازگاری به وجود آورد؛ قرنی که پيشرفت يک ملت را با معيار نحوه برخورد آن
با مسئله زنان محک میزند.
نويسنده
روز نامه فردا چاپ کابل در ادامه مقاله خود آورده است اما اگر نگاهی
عميقتر به موضوع بيندازيم، تصويري بسيار پيچيده از اين مسئله هويدا
میشود. در مرکز اين تصوير پيچيده آيت الله محسني، روحاني شيعهای است که
از سالها قبل در اختيار سازمان جاسوسی ساواک زمان شاه و وزارت اطلاعات
کنونی قرار دارد که معمار اصلی اين قانون يا اين شر محسوب میشود.
وی
مالک شبکه تلويزيون خصوصی تمدن است که به نفع رژيم ايران در افغانستان پخش
می شود ؛ که با محتوای کاملاً مذهبی خود شباهت زيادی به تلويزيونهای
دولتی ايران دارد. به نوشته گاردين، اين موضوع مايه تعجب نيست، چرا که آيت
الله محسنی فراتر از يک روحانی شيعه و همچون مالک يک ايستگاه تلويزيونی, يک
دانشگاه تدريس مذهب طريقه و پلان استخبارات ايران عمل ميکند. وی
سياستمداری زيرک و ملایی مشکوک, که سالها در انگليس اقامت داشته و از طرف
انگليسها به محمد رضا شاه، پادشاه ايران معرفی و مزد میگرفت با پيشينهای
بسيار جنجال برانگيز است. محسنی در قندهار به دنيا آمد و پس از اشغال
افغانستان توسط شوروی به دستور شخص خمينی، فارسی و بهشتی حرکت اسلامی
افغانستان را در شهر قم ايران بنيانگذاری کرد که تمام مصارف اين باند تا
روز آخر به عنوان باند وحدت از طرف رژيم ايران پرداخته میشد.
علی
رغم حمايت قوی دولت ايران و اســتخبارات ايران از وی، بسياری از
سياستمداران ايرانی بر اين باور بودند که شيخ آصف محسنی بنا به دستور
استخبارات سپاه پاسداران ايران خطوط ارتباطی خود را با گروههای مقاومت سنی
و رقيب در پيشاور باز نگه داشته و به طور مخفيانه با گروههاي رقيب سنی در
پاکستان در حال معامله بود و از استخبارات پاکستان نيز کمک ميگرفت. او
بعد از خروج نيروهاي شوروی از افغانستان مدام بين قم، کابل، پيشاور، لندن و
مسکو در رفت و آمد بود و در چندين نقش فعاليت ميکرد. شيخ الشياطين آصف
محسنی در سالهاي اخير يک دانشگاه رسمی تدريس مضامين پلان شده استخبارات
ايران، فقه شیعه را در کابل تحت عنوان خاتم النبيين بنيان گذاشت که مرکز
استخباراتی ايران، کشفی و جاسوسی به طرفداری رژيم ايران ميباشد اخيراً اين
دانشگاه محل اجتماع تظاهرکنندگان مدافع قانون احوال شخصيت بود، تجليل
روزعاشورا، روز قدس، تجليل روز مرگ خمينی نيز بود.
روز
نامه در ادامه مینويسد راز توانايی شـــــــــيخ محسنی که در برقراری
مناسبات با دو جريان متفاوت ايران شيعه و پاکستان سنی مذهب، در هويت پيچيده
او نهفته است. او به عنوان قزلباشی که درمنطقه پشتون نشين قندهار به دنيا
آمده، شيعهای است با ريشههای پشتون؛ ترکيبی که محسنی توانسته است از آن
نهايت استفاده را ببرد و ساليان دراز در خدمت سازمان جاسوسی انگليس و بعدا
ايران زمان رضا شاه و آخندهای کنونی قرار داشت دارد. در دنيای وبلاگ
نويسان افغان که از قيد سانسور مصونند، وی رهبری ترسيم شده که مصداق سياست
تفرقه بينداز و حکومت کن است. اختلاف موجود بين جامعه که نتيجه مستقيم
پيشنهاد قانونی از سوی شيخ محسنی است.
نويسنده
در ادامه مقاله خود آورده است شيخ آصف محسنی دستوری و نمايشی توسط حاميان
خود مورد ستايش و احترام قرار میگيرد که اکثر گارد محافظ او ايرانی
میباشد و مخالفانش به شدت از وی انزجار و نفرت داشته و به او دشنام
میدهند شيخ آصف يک آدم بی ناموسی است که در سن ۸۲ سالگی با عروس خود
ازدواج نموده است. هويت پيچيده او به عنوان رهبری شيعه که در قندهار به
دنيا آمده است و میتواند پشتو صحبت کند، از او عنصری میسازد که میتواند
در ظاهر به عنوان يک عامل وحدت بخش عمل کند و شيعيان و سنیها، هزارهها و
پشتونها را گرد هم آورد. و شايد به همين دليل رييس جمهور کرزی هيچ ترديدی
در امضای قانون پيشنهادی وی نداشت، تا شايد بتواند حمايت شيخ محسنی را در
انتخابات رياست جمهوری بعدی کسب کند.
اگر
مسلمانان راستین و مردم مخلص افغانستان این حقایق دردناک را درک نکنند و
جلوی این جنایات ایران را نگیرند، شاید بزودی زود افغانستان به لبنان دیگر
تبدیل شده و یا بدتر از آن خواهد شد.
No comments:
Post a Comment